loading...
سولاکان
سولاکان -ابوالمومن

YFBVo

سیدخلیل مرتضوی بازدید : 192 یکشنبه 06 اسفند 1391 نظرات (0)

خرده روایت های زن و شوهری

روزنامه همشهری : خرده روایت های زن و شوهری ، تفاوت نگاه یک زن و مرد به یک موضوع ساده است؛ تفاوتی که هرچند از زبان دو انسان خاص روایت می شود اما غالبا ریشه در واقعیت های بنیادی تری دارد که آن را برای بسیاری از مخاطبان مجرد یا متاهل قابل درک می کند. زهرا الوندی و احسان عمادی، این دو روایت را جداگانه و بدون خواندن متن یکدیگر نوشته اند.

جوان تر که بودم هی خداخدا می کردم خانواده ام قید ازدواجم را بزنند و رهایم کنند به امان خدا. آن وقت همه تنهایی و خلوتم مال خودم بود و تا نمی خواستم، احدالناسی نمی توانست وارد خلوتم شود. می توانستم چند شبانه روز رد خانه مجردی ام تنها بمان، پا بیرون نگذارم، تلفنی را جواب ندهم و هیچ کس هم نگرانم نشود. شب و روزم باهم قاتی شود لاابالی گری از سر تا پای خانه ام ببارد و اصلا به این فکر نکنم که ممکن است کسی خوشش نیاید روی در و دیوار خانه ام با ماژیک نقاشی بکشم و چیز بنویسم. شب، تا اذان صبح بیدار بمانم و غلت بزنم و تنها صدای خانه ام، صدای خش خش ورق کتاب باشد. بعد پیچ رادیو را بپیچانم تا داستان «ابلوموف» را خش دار بشنم. آن وقت جناب ابولموف را خفه کنم و حوالی شش صبح وقتی گنجشک ها دارند می روند پی روزی، لبخند رضایت بزنم از این همه بی تعهدی. پتو را تا حلقم بکشم بالا و بخوابم تا هر وقت دلم خواست.

اما حالا چندسالی گذشته و گاهی من همه این ها یادم می رود و تغییر شکل می دهم و می شوم «بختک»؛ می افتم روی گلوی او و خرخره اش را آن قدر فشار می دهم تا صایش دربیاید و با یک نفس عمیق بلند، پرتم کند آن طرف؛ ازدواج کرده ام.

تخیل خانواده ام قوی بود و نمی توانستند تصویر مرگ تنهای دختر ترشیده شان را در زیرزمینی نمور، از جلوی چشمشان دور کنند. تخیل آن ها هم اگر از کار می افتاد، خودم جفت پا در یک کفش ایستاده بودم تا رضایت ها را بگیرم و ازدواج کنم.

عاشق شده بودم و خب همه آن خواسته ها، در ازدواج نکردن بود. وقتی ازدواج کردم، همه چیز عوض می شود. حالا یکی دیگر در زندگی من هست و باید هر از گاهی به نظافت اهمیت بدهم، مهمان داری کنم، تلفن ها را مثل آلت قتاله در کشوها پنهان نکنم، نه فقط هر چیزی را به در و دیوار نچسبان، که گاهی لکه گیری هم بکنم.

پیش خودم می گویم: «این همه تغییر در ازای چی؟» به این سوال که میرسم، به خودم حق می دهم که وقتی یک روز تعطیل، دست و رو نشسته، لپ تاپش را عین بچه اش بغل می کند و می نشیند پای اینترنت، آن روی بختکی خودم را نشان بدهم؛ آن وجه دیگر، البته تا رشد کند کمی طول می کشد.

می گوید: «تا صبحانه را آماده کنی، کارم تمام است.» و آماده شدن صبحانه در خانه ما کار یک دقیقه و ده دقیقه نیست، یک ساعتی وقت می برد. بعد آن بختک که می بیند چای، «آیس تی» شد و هنوز نیامده، یک تکانی آن ته ها می خورد و یک خودی نشان می دهد.

در جواب می گوید: «همین یک روز تعطیل را می خواهم هر کاری دلم خواست بکنم.» خب بکن. کارهایی را بکن که سر کار نمی کنی! کتاب بخوان مثلا. تمام اخبار را در طول روز و سر کار زیر و رو کرده. زیر یادداشت وبلاگی و غیروبلاگی غریبه و آشنا، کامنت های طولانی مقاله وار نوشته. شرکت را که ترک کرده، ادامه داستان کامنت ها را اس ام اسی با یکی از رفقایش ادامه داده تا برسد خانه. بعد خانه که برسد، لباس عوض نکرده، لپ تاپ را عین خاک گود زورخانه می بوسد و کار را پی می گیرد. نگفته بودم که همسر من مردی جدی و پی گیر است؟ همسر من مردی جدی و پی گیر است.

می گویم: «چه خبر؟» قبل ترها که دلش از همکارها خون بود، شروع می کرد به بد و بیراه گفتن به فلانی ها و بهمانی ها که اندازه الاغ هم نمی فهمند. آن قدر خوب توصیف می کرد که من با آن که هیچ وقت ندیده بودمشان، اگر روزی از دور هرکدام را می دیدم، می توانستم تشخیص بدهم این کدام الاغ است.

این ها را همان طور که دور منطقه محبوبش، یعنی حد فاصل یخچال تا اجاق گاز می گشت، می گفت. بعد فحش دانش که خالی می شد، سر خط خبرها را در مسیر ترک آشپزخانه اعلام می کرد که تا اتمام گاززدن سیبش ادامه داشت. بعد ادامه بحث های اینترنتی اش با آدم ها که یکهو چیزی کشف می کرد و دینگ دینگ! سرویس مخابرات، ملک مطلق او می شد تا دو و سه صبح که خوابش می برد و چندتایی اس ام اس، بی جواب می ماند توی گوشی؛ و لابد مخابرات، تا صبح از نگرانی که این که جواب اس ام اس ها را نداده، خوابش نمی برد. خواهرش می خندید که: «شب به خیر هوویت را گفت و خوابید؟»

بله. من هووهای زیادی در خانه دارم. حالا هم که به برکت آشنایی اش با شبکه های به اصطلاح اجتماعی، تا از کت و کول نیفتد ول نمی کند. هر روز تعطیل می خواهد چهارصد و پنجاه و سه آیتمی را که از دیروز هم خوان شده، صفر کند. چیزی در من جان می گیرد، خونم را می خورد و رشد می کند. عین فیلم های علمی که ژن سوسکی، چیزی جهش پیدا می کند و با سرعت عجیبی تکثیر می شود.

سه ساعت اول می خواهم جلوی حمله این موجود رشدیافته را بگیرم. می گویم او هم لابد دلش می خواسته تنهایی اش را داشته باشد. لاابالی گری اش را بکند. لباس های چرک و کثیف بپوشد، هر سه سال یک بار هم سلمانی نرود و کار هم نکند. اما حالا ازدواج کرده و مجبور است برود سر کار! لابد او هم گاهی می زند توی سر خودش که همه این ها در ازای چه؟ اما دیگر کار از کار گذشته. قدرتمندترین مهندسان ژنتیک هم نمی توانند جلوی رشد این غول بختکی عصبانی را بگیرند.

این حرفش هم آرامم نمی کند. این که: «تو همیشه روی دسک تاپ زندگی منی!» مدل دیگر این جمله را هم روزهای اول آشنایی مان گفته بود. این که می خواهد یکی باشد که دوستش داشته باشد و بداند هست تا هر وقت دلش خواست برود سراغش. ولی من حیوان خانگی نیستم که هر وقت بخواهد بیاید سراغم. بعد در قفس را ببندد تا دوباره ای که دلش بازی بخواهد.

ازدواج کرده ام و همه آن بی تعهدی ها را که با خوانده ام سرش جنگ کرده بودم، گذاشتم کنار چون «او» را می خواستم و حالا «رسیدگی» می خواهم. محبتی که دیده شود. خودش اگر یک روز کمتر توجه ببیند، بی محبتی ام را در بوق و کرنا می کند.

اگر بروم توی اتاق و برای خودم کتاب دست بگیرم و یکی دو ساعتی در دست و بالش نباشم، می آید کتاب را پرت می کند آن طرف و لبخند نمکین می زند که: «روشنفکری در اتاق ممنوع!» حرف خودم را تحویل خودم می دهد. می گوید من می توانم وقتی او نیست هر کاری خواستم بکنم! این درست؛ اما شاید دلم خواسته باشد همین حالا، درست در همین جای گرم و نرم تخت خوابم «ماجراهای هنک، سگ گاوچران» را بخوانم. نمی توانم؟ نمی توانم چون عاشق شدم و ازدواج کرده ام.

***
دسک تاپ کامپیوتر را که حتما دیده اید. یک عکسی، منظره ای، طراحی، چیزی می گارند آن پشت، بعد می نشینند کارشان را می کنند. هر وقت سیستم را روشن کنید یا صفحه ای را پایین بفرستید یا بخواهید نرم افزاری باز کنید، چشمتان بهش می افتد و می بینید که هست. کار خاص و مستقیمی هم با آن ندارید. متنتان را می خوانید، بازی می کنید یا فیلم می بینید؛ آن پشت برای خودش هست.

من در زناشویی به نظریه دسک تاپ اعتقاد دارم. یعنی یک چیز خوشایند دل نوازی همان پشت هست و شما مدام چشمتان به آن می افتد اما مستقیما کاری با خودش ندارید. حضورش را هر لحظه احساس می کنید اما لازم نیست سراغش برودی. (به جای این نظریه دسک تاپ می توانستم از استعاره «هوا» هم استفاده کنم. چیزی همیشگی و ضروری که در عین حال احساس نمی شود؛ اما خب هم خیلی سانتی مانتال می شد هم خییل کلیشه قدیمی و دستمالی شده ای بود. حتی شاعرانی مثل ناظم حکمت و پابلو نرودا هم ازش غفلت نکرده اند. این دسک تاپ، خیلی به روزتر و امروزی است.)

به این چیزها اعتقادی ندارد. خودش البته نظریه بدیلی برای جایگزینش ارائه نمی کند اما زیر بار نظریه دسک تاپ هم نمی رود. می گوید: «من گوش هام دراز نیست و گولت را نمی خورم.» بعضی وقت ها هم شیطنتش گل می کند و زبان اصلی می شود: «مو گول ته نمی خورم.» ناراحت می شوم. هم از این که روی خودش اسم می گذارد، هم اینکه من را به بی صداقتی متهم می کند. حس می کند این نظریه پردازی ها، درواقع محملی است برای پوشاندن اهمال و سهل انگاری هایم، در آن چه او «رسیدگی» می خواندش. معتقد است زن ها به رسیدگی احتیاج دارند اما تعریف مشخص و دقیقی با مرزهای معین ازاین رسیدگی ندارد.

از سر کار که برمی گردم می پرسد: «چه خبر؟» می گویم: «هیچی. روزمرگی» یا «فقط کار و کار و کار.» خدایی اش هم جز این ها چیزی نیست. نهایتش چهارتا حرف خاله زنکی سر ناهار یا دوتا بحث آبکی سیاسی که با سواستفاده از غیبت رئیس در شرکت اتفاق می افتد. می گوید: «همه حرف ها تو تو شرکت زدی، به من که می رسی دیگه حرفی نداری.»

مجبور می شوم سر تا ته برنامه روزانه را مرور کنم بلکه از دعوای یکی از کارمندها با رئیس یا زبان بازی ام برای سر کار گذاشتن کارفرما یا جشن تولد لوس و بی خاصیتی که برای یکی از همکارها گرفته ایم، قصه پرهیجانی بسازم؛ راضی نمی شود. خلاصه ای از مهم ترین اخبار سیاسی، اجتماعی و اقتصادی را که در طول روز خوانده ام به سمع و نظرش می رسانم؛ راضی نمی شود: «اینا که حرف نیست. با من چه حرفی داری؟» نمی دانم که چه توقعی دارد. یک جور ناهنجاری غیرقابل درک است.

ساعت یازده شب تعطیلی خوابیده ایم، فردایش سر صبحانه می پرسد: «خب، چه خبر؟» اصلا من در جهل مرکب از اصول و روش های «رسیدگی»، شما به عنوان یک انسان فهیم و متشخص، قضاوت کنید از یازده شب تا نه صبحی که همه اش هم به خواب گذشته، چه اتفاقی ممکن است افتاده باشد؟ بدبختی خواب هم اصلا نمی بینم. یابه محض پاشدن، به کل فراموش می کنم و سوژه ای برای حرف زدن ندارم. در عوض او… هر شب خواب های پرآنتریک و پیچیده سیال ذهن و فرمال می بیند؛ بعد دوست دارد مو به مویش را، فریم به فریم سر صبحانه بازتعریف کند. این که آدم از شنیدن خواب یکی دیگر دچار وجود و لذت نشود را هم می گذارد به حساب «عدم رسیدگی».

می گوید: «تمام وقت را در خانه، یا مشغول اس ام اسی یا توی اینترنتی یا داری تلویزیون تماشا می کنی.» (شکر خدا و به برکت رسانه های الکترونیک، از تصویر کلیشه ای «آقای روزنامه به دست نشسته بر مبل پا روی پا انداخته» دور شده ام.) کتاب هم اگر دستم بگیرم، می گوید: «روشنفکری توی خانه ممنوع!» حالا در نبود من، خودش زیر و روی تمام کتاب ها را درآورده است! راستش نمی دانم همه وقتم را در خانه به این کارها می گذرانم یا نه، البته اصراری هم برای اثبات خلاف این ادعا ندارم اما به عنوان یک انسان بالغ و مستقل، خب حق دارم خلوت خودم را هم توی خانه داشته باشم. حالا با تلویزیون یا اینترنت یا اس ام اس، ندارم؟

یک وقتی یادم هست آن اول های آشنایی، وقتی هنوز زن و شوهر نبودیم و معلوم هم نبود بشویم، وسط یک بحث نظری جمعی گفت: «نهایت کمال ارتباط زناشویی بعداز چند سال، این است که دو طرف بی ارتباط مستقیم، از بودن کنار هم لذت ببرند. هرکس کار خودش را بکند و کاری به آن یکی نداشته باشد و از فکر این که همسرش زیر یک سقف با او نفس می کشد، راضی باشد.» حالا جوان بودم و جاهل و بی تجربه و سر پر باد، یک خبطی کردم. با این که حافظه اش اصلا خوب نیست اما نمی دانم چرا بعد نزدیک به ده سال هنوز این جمله یادش مانده. پایش که بیفتد، چماق می شود توید ست او و سر من که «تو از اولم بنات همین بی توجهیا بود!» این طور وقت ها آرزو می کنم کاش در آن بحث نظری جمعی، پلیسی ماموری کسی بود و زنهار می داد که هر حرفی بزنیم ممکن است بعدا در دادگاه علیه مان استفاده شود.

یکی از این رسیدگی ها، این است که کنار هم بنشینیم و در سکوت، در یک حالت «کارور» طور (عین اصطلاح خودش است) سیگار بکشیم. سیگار؟ حالت کاروری؟ چه ربطی به ما دارد؟ زن و شوهرهای قصه های کارور همه پر از فاصله و پر از بن بست و پر از بدبختی اند. حالا ما شاید خیلی خوش بخت نباشیم و شاهدش را جز در لحظاتی اندک، در آغوش نکشیم اما قطعا بدبخت نیستیم. مطمئنم که نیستیم. اگر بودیم، گاهی همین طور که توی هال، پای لپ تاپ نشسته ام و چیز می خوانم، زیرچشمی بی این که حواسش به من باشد نگاهش نمی کردم. نگاهش می کنم که مثلا همین طور که زیر لبی آواز می خواند، دستمال نم دار را روی پیش خوان آشپزخانه می کشد یا سیب زمینی های خرد کرده را توی ماهی تابه می ریزد یا سر سجاده نشسته و تلفنی، از خواهرش ذکر ادعیه ای را می پرسد که گناه نمازهای قضا را سبک تر می کند.

نگاهش می کنم و یک چیز کوچکی که نمی دانم چیست، از ته دلم بالا می آید و توی راه گلویم بزرگ می شود و به حلقم که می رسد، کیف می کنم که با هم زیر یک سقف نفس می کشیم. اما خدا نکند خیره ماندنم طول بکشد و وسط این نگاه دزدکی، ببیندم؛ چشم هایش گرد می شود و با خنده ای متعجب می پرسد: «چی شده؟ مریض شدی؟ طوریت شده که منو دوست داری؟» جواب نمی دهم. لبخندی می زنم، سری تکان می دهم که «ای بابا» و نگاهم را می چرخانم طرف لپ تاپ. شما اگر عکسی را دوست نداشته باشی، می گذاری اش روی دسک تاپ؟

سیدخلیل مرتضوی بازدید : 117 یکشنبه 06 اسفند 1391 نظرات (0)

جدیدترین طراحی مرسدس بنز

مدل جدید مرسدس بنز شاسی بلند طراحی شد.این مدل شباهت های فنی و شکلی زیادی با بی او دابلیو مدل ایکس سیکس دارد. گفته می شود یکی از طراحان گروه ۸۰ نفره طراح این خودرو آلمانی یک ایرانی است.

مرسدس بنز

مرسدس بنز

مرسدس بنز

مرسدس بنز

مرسدس بنز

مرسدس بنز

سیدخلیل مرتضوی بازدید : 151 یکشنبه 06 اسفند 1391 نظرات (0)
کد خبر: ۳۰۴۹۱۶
تاریخ انتشار: ۰۶ اسفند ۱۳۹۱ - ۲۱:۰۵
روز پنجم اسفند ماه در تقویم ما ایرانیان تحت عنوان روز مهندس نام گذاری شده است. هرچند که این روز بیشتر در بین جامعه مهندسین رواج دارد، اما شاید از بین همین قشر نیز تنها عده کمی باشند که وجه تسمیه این روز را بدانند.

به گزارش «خبرگزاری دانشجو»، حتما تا به حال مثل معروف «مرغ همسایه غاز است» را شنیده‌اید؟ ویا خودتان بار‌ها آن را به کار برده‌اید.

معمولا ذهن انسان‌ها توجه بیشتری به داشته‌های دیگران نشان می‌دهد و آنچه خود دارد را در برابر آن‌ها کوچک و ناچیز می‌پندارد.

بروز این تمایل از میان قالب‌های کوچکی چون خانواده شروع می‌شود و در ادامه به جامعه بسیار بزرگ تری همچون کشور‌ها نیز می‌رسد. یکی از نمونه‌های برجسته این تمایل را می‌توان در توجه به منابع غنی فرهنگی و هنری کشورهایی با پشتوانه محکم فرهنگ و سنت مشاهده کرد.

برای مثال، می‌توان به طراحی جدید برند بین‌المللی و سر‌شناس «هرمس» اشاره کرد، طرح جدیدی که عینا کپی برداری از ذوق و هنر ما ایرانی‌ها در طراحی فرش‌های تبریز است.

این در حالی است که استفاده از نقش و نگار‌های فرش‌های ایرانی تبریز، توسط غیر ایرانیان در تولید و طراحی پوشاک مورد توجه خاص تولید کنندگان و مصرف کنندگان پوشاک قرار گرفته است، اما تولید کنند گان و طراحان داخلی پوشاک از طرح‌هایی بیگانه با فرهنگ خودمان استفاده می‌کنند.ا

ما نمونه مهم‌تر و قابل توجه‌تر همین مورد که با توجه به مناسبت زمانی بسیار جایگاه مهمی دارد، روز پنجم اسفند ماه است که در تقویم ما ایرانیان تحت عنوان روز مهندس نام گذاری شده است.

هرچند که این روز بیشتر در بین جامعه مهندسین رواج دارد، اما شاید از بین همین قشر نیز تنها عده کمی باشند که وجه تسمیه این روز را بدانند، واز آن میان نیز عده قلیلی هستند که با خواجه نصیر الدین طوسی، که روز بزرگداشت این فیلسوف و شخصیت علمی، بهانه‌ای برای برگزاری روز مهندس شده است آشنایی داشته باشند.

و این نادیده گرفتن‌ها درست در حالی است که عده‌ای بیگانه با فرهنگ ایرانی، شخصیت خواجه نصیر الدین طوسی را همانند بسیاری دیگر از دانشمندان و فیلسوفان ایرانی، از آن خود دانسته و وی را منتسب به کشور خود خوانده‌اند.

به راستی چرا باید خواجه نصیری که پسوند طوسی او خبر از اهل طوس و ایرانی بودن او می‌دهد در رسانه‌های بیگانه نسب ایرانی وی محل تردید قرار بگیرد و هیچ کس به عنوان یک ایرانی به این موضوع اعتراض نکند؟

آیا ندیدن و نشناختن این افراد که تاریخ و فرهنگ کشور ما وابسته به آن هاست نوعی سهل انگاری و دست کم گرفتن خود و ملیت و سنت‌هایمان نیست؟

ابو جعفر محمد بن محمد بن حسن طوسی مشهور به خواجه نصیرالدین (زاده 5 اسفند 579 در توس - درگذشته 11 تیر 653 در بغداد) فیلسوف، متکلم، فقیه، دانشمند، ریاضیدان و منجم ایرانی شیعه سده هفتم است. کنیه‌اش «ابوجعفر» و به القابی چون «نصرالدین»، «محقق طوسی»، «استاد البشر» و «خواجه» شهرت دارد

در ایران، خواجه نصیرالدین طوسی هم به سبب شخصیت علمی‌اش جایگاهی والا دارد و هم از بابت نقشی که در حفظ و رشد فرهنگ ایرانی در عصر ویرانگری مغولان ایفا کرد. از لحاظ مذهبی هم، خواجه نصیرالدین طوسی از بزرگان علم کلام شیعی است و شرحی که شاگردش علامه حلی بر کتاب او، ‌ تجرید الاعتقاد نوشت، هنوز از کتابهای درسی اصلی حوزه‌های علمیه است.

خـواجه نصیر را نمى تـوان یک دانشمند محصـور در قلـم و کتاب به شمار آورد او هرگز زندگى خـویـش را در مفاهیـم و واژه‌ها خلاصه نکرد آنجا که پاى اخلاق و انسانیت به میان مـىآمد، او ارزشهاى الهى و اسلامى را بر همه چیز ترجیح مـى داد خواجه از زندان نفـس و خـود خـواهى‌‌ رها گشته بـود زندانى که با علـم و دانـش نتـوان از آن بیرون آمد بلکه رهایـى از آن ایمان به خـداوند متعال و تقـوا و عمل صـالح لازم دارد.
سیدخلیل مرتضوی بازدید : 212 شنبه 05 اسفند 1391 نظرات (0)

لیست سازمانهای بین المللی بشردوستانه

لیست سازمانهای بین المللی بشردوستانه

LIST OF RELIEF ORGANIZATIONS

Action Against Hunger (AAH)

http://www.aah-usa.org/

Develops and runs emergency programs in nutrition, health, water and food security for countries in need. Also provides disaster preparedness programs with the goal of anticipating and preventing humanitarian crises.

CARE

http://www.careusa.org/

CARE is one of the world's largest private international humanitarian organizations, committed to helping families in poor communities improve their lives and achieve lasting victories over poverty. Founded in 1945 to provide relief to survivors of World War II, CARE quickly became a trusted vehicle for the compassion and generosity of millions.

Caritas Internationalis

http://www.caritas.org/

Caritas Internationalis is a confederation of 162 Catholic relief, development and social service organisations working to build a better world, especially for the poor and oppressed, in over 200 countries and territories.

Catholic Relief Services (CRS - USCC)

http://www.crs.org/

Catholic Relief Services was founded in 1943 by the Catholic Bishops of the United States to assist the poor and disadvantaged outside the country. Working through local offices and an extensive network of partners, CRS operates on 5 continents and in over 90 countries. They aid the poor by first providing direct assistance where needed, then encouraging these people to help with their own development. Together, this fosters secure, productive, just communities that enable people to realize their potential.

Doctors Without Borders

http://www.dwb.org/

Doctors Without Borders delivers medical help to populations endangered by war, civil strife, epidemics or natural disasters. Each year over 2,000 volunteer doctors representing 45 nationalities work worldwide in front-line hospitals, refugee camps, disaster sites, towns and villages providing primary health care, performing surgery, vaccinating children, operating emergency nutrition and sanitation programs and training local medical staff.

Emergency Nutrition Network (ENN)

http://www.ennonline.net/

Independently funded organization based in Dublin, Ireland UK. Works to improve the effectiveness of emergency food and nutrition interventions by providing a means of information exchange between field staff, humanitarian institutions, academics and researchers.

Food For The Hungry International (FHI)

http://www.fh.org/

Food For The Hungry is an international relief and development organization of Christian motivation, committed to working with poor people to overcome hunger and poverty through integrated self-development and relief programs.

Hunger Plus, Inc.

http://www.hungerplus.org/

Not-for-profit relief agency that provides food and related supplies for emergency use. Partners with individuals, NGOs, government agencies, church and civic groups. Projects in self sufficiency focus on food preservation, agriculture, water, health, education, housing and technology.

Interaction

http://www.interaction.org/

InterAction is a coalition of over 150 US-based non-profit organizations which are usually the first to respond to a crisis. InterAction coordinates and promotes relief aid programs. With more than 160 members operating in every developing country, they work to overcome poverty, exclusion and suffering by advancing social justice and basic dignity for all.

International Committee of the Red Cross (ICRC)

http://www.icrc.org/eng

The ICRC, independent of all governments and international organizations, endeavors to promote international humanitarian law and the fundamental human values underlying that law. The ICRC was founded by Geneva citizens in 1863 and has its headquarters in Geneva.

International Federation of Red Cross and Red Crescent Societies (IFRC)

http://www.ifrc.org/

The IFRC is one part of the International Red Cross and Red Crescent Movement, which comprises National Red Cross or Red Crescent Societies, the International Federation of Red Cross and Red Crescent Societies (the Federation), and the ICRC. The IFRC is the permanent liaison body of the National Societies and acts as their representative internationally. It organizes and coordinates international disaster response in support of the actions of the affected National Societies, encourages the creation of new National Societies and assists them in developing their structures and programs. The IFRC Secretariat in Geneva is staffed by more than 245 people of some 30 different nationalities.

International Organization for Migration (IOM)

http://www.iom.int/

The IOM is committed to the principle that humane and orderly migration benefits migrants and society. As an intergovernmental body, IOM acts with its partners in the international community to: Assist in meeting the operational challenges of migration; Advance understanding of migration issues; Encourage social and economic development through migration; Uphold the human dignity and well-being of migrants.

International Rescue Committee (IRC)

http://www.theirc.org/

Founded in 1933, the International Rescue Committee is the voluntary organization involved in resettlement assistance, global emergency relief, rehabilitation, and advocacy for refugees. The IRC delivers lifesaving aid in emergencies, rebuilds shattered communities, cares for war-traumatized children, rehabilitates health care, water and sanitation systems, reunites separated families, restores lost livelihoods, establishes schools, trains teachers, strengthens the capacity of local organizations and supports civil society and good-governance initiatives. For refugees afforded sanctuary in the United States, IRC offices across the country provide a range of assistance aimed at helping new arrivals get settled, adjust and acquire the skills to become self-sufficient. Committed to restoring dignity and self-reliance, the IRC is a global symbol of hope and renewal for those who have taken flight in search of freedom.

Lutheran World Federation

http://www.lutheranworld.org/

Specializing in emergency relief linked to disaster preparedness (risk management) and sustainable development.

Mennonite Central Committee (MCC)

http://www.mennonitecc.ca/

Relief and development arm of the North American Mennonite and Brethren in Christ churches. MCC sends people, food and material goods to communities recovering from war and natural disasters.

Mercy Corps (MC)

http://www.mercycorps.org/

Nonprofit organization providing emergency relief and supporting development programs in agriculture, economic development, health, housing and infrastructure, and strengthening local organizations.

Overseas Development Institute (ODI)

http://www.odi.org.uk/

Independent think-tank on international development and humanitarian issues.

Oxfam

http://www.oxfam.org/

Oxfam is a development and relief agency working to end poverty. Oxfam International is a confederation of 12 organizations working together with over 3,000 partners in more than 100 countries to find lasting solutions to poverty, suffering and injustice.

Refugees International

http://www.refintl.org/

Refugees International generates lifesaving humanitarian assistance and protection for displaced people around the world and works to end the conditions that create displacement. Refugees International advocates for refugees through diplomacy and the press.

Relief International

http://www.ri.org/

Founded in 1990, Relief International provides emergency, rehabilitation and development services that empower beneficiaries in the process. RI’s programs include health, shelter construction, education, community development, agriculture, food, income-generation, and conflict resolution.

Save the Children

http://www.savethechildren.org/

Save the Children is the leading independent organization creating real and lasting change for children in need in the United States and around the world. It is a member of the International Save the Children Alliance, comprising 27 national Save the Children organizations working in more than 100 countries to ensure the well-being of children. Save the Children responds to any emergency that puts at great risk the survival, protection, and well-being of significant numbers of children, where addressing the needs and well-being of those children is beyond the indigenous coping capacity, and where Save the Children is able to mobilize the financial and human resources to take urgent action on their behalf.

The Office of U.S. Foreign Disaster Assistance (OFDA)

http://www.usaid.gov/our_work/humanitarian_assistance/disaster_assistance/

OFDA is the office within USAID responsible for providing non-food humanitarian assistance in response to international crises and disasters. Responsible for facilitating and coordinating U.S. Government emergency assistance overseas and to provide humanitarian assistance to save lives, alleviate human suffering, and reduce the social and economic impact of natural and man-made disasters worldwide.

United Nations Children's Fund (UNICEF)

http://www.unicef.org/


While working to ensure the survival, protection and development of children and advocating a high priority for them in the allocation of resources at all times, UNICEF continues to give relief and rehabilitation assistance in emergencies. The agency was awarded the Nobel Peace Prize in 1965.

United Nations High Commissioner for Refugees (UNHCR)

http://www.unhcr.org/cgi-bin/texis/vtx/home

The UNHCR provides protection and assistance to the world's refugees. Today, the UNHCR is one of the world's principal humanitarian agencies, with headquarters in Geneva, and offices in some 115 countries. More than 80 percent of UNHCR's 5,000-member staff work in the field, often in isolated, dangerous and difficult conditions. The UNHCR has twice been awarded the Nobel Peace Prize for its work.

United Nations Office for the Coordination of Humanitarian Affairs (OCHA)

http://ochaonline.un.org/


OCHA is mandated to mobilize and coordinate the collective efforts of the international community, in particular those of the UN system, to meet in a coherent and timely manner the needs of those exposed to human suffering and material destruction in disasters and emergencies.

US Committee for Refugees (USCR)

http://www.refugees.org/

Provides aid and resources for refugees worldwide..

World Vision International

http://www.worldvision.org/

World Vision is a Christian relief and development organization dedicated to helping children and their communities worldwide reach their full potential by tackling the causes of poverty.

In addition to these resources, ReliefWeb (http://www.reliefweb.int/) provides a

+

تعداد صفحات : 275

درباره ما
بسم الله الرحمن الرحیم من سيد خليل مرتضوي مترجم زبان انگليسي به مسايل ورزشي اجتماعي سولاكاني ايراني جهاني -عمومي علاقه مندم. "پێشه‏کی...!" سڵاوو رێزم هه‏یه بۆ هه‏مو لایه‏ك.له م وێبلاگه‏م سه‏باره‏ت به هه‏مو شتێک ئه‏نووسم.هیوادارم ببێته جێی شانازی بۆ هه مو مان!! I am khalil mortazavi,and interested in sport,social,soolakanian, iranian,and briefly all of the world.mobile
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • سولاکان

     

    سولاکان - منزل پدری 21/1/1394 -سیدخلیل مرتضوی

    KR8yk

    آمار سایت
  • کل مطالب : 2744
  • کل نظرات : 59
  • افراد آنلاین : 20
  • تعداد اعضا : 51
  • آی پی امروز : 126
  • آی پی دیروز : 112
  • بازدید امروز : 163
  • باردید دیروز : 279
  • گوگل امروز : 1
  • گوگل دیروز : 8
  • بازدید هفته : 1,040
  • بازدید ماه : 1,040
  • بازدید سال : 90,429
  • بازدید کلی : 1,024,300
  • با یک کلیک بر روی لینک زیر 5 هزار تومان هدیه بگیرید!