بسم الله الرحمن الرحیم
غم ها و سختی هایی که ما از آن گلایه می کنیم و از آن گریزانیم، از ما چه می خواهد؟؟ چه کسی این ها را برای ما می خواهد؟
آیا خداوند و فرشتگان زیبای او می خواهند که ما همیشه ناراحت و عبوس باشیم و از زندگی خود لذتی نبریم؟
آنهم خدایی که هزاران بار از مادرما به ما مهربان تر است؟
خدایی که این قدر به ما نزدیک است که هر زمانی که اراده کنیم با او هستیم و می توانیم با او به نجوا بنشینیم؟
خدایی که لحظه ای ما را به خود وانمی گذارد و به ما یاد داده که بیش از همه اسماء زیبایش، او را با رحمان و رحیم صدا بزنیم و بارها این دو اسم را در نمازمان که بر ما واجب گردانیده، تکرار کنیم!!
آیا می توان تصور کرد که این خدای مهربان می خواهد که ما همیشه گرفتار و غمین باشیم؟؟؟
راستش بیشتر غم هایی که دل ما را از خود پر می کند خواست خدای مهربان نیست و نه خواست فرشتگان او نیست
به راستی ما که این قدر غم را در دلمان می پرورانیم به ریشه غمهای خود نگاه کرده ایم که از کجا برخواسته اند؟
راستی خدا بندگانش را امتحان میکند یا آنها را گرفتار غم می کند؟ او می خواهد که ما غمباد بگریم؟؟؟
خدا بندگانش را به اقتضای حکمتش مورد ابتلا قرار می دهد اما غم پروری کار خدا نیست.
یکی را دیدم که از تنگی معیشت گلایه می کرد اندکی با او همراه شدم و او را متوجه کردم که گاهی من خودم را رزاق خود می دانم و گاهی چشمم به دست دیگران است و این هر دو اشتباه است. آنکه تکفل روزی و رزق ما را به عهده گرفته است کسی است که سریع الحساب و دقیق و حفیظ است. او کسی که بکل شیء علیم است. مگر او کسی را فراموش می کند؟هرگز! آن دوست متوجه اشتیاهش شد و دست خدا را نشان می داد که بارها در زندگیش آن را لمس کرده بود و چه زیبا بود خاطراتی که فراموش شده بودند
حال شما در سایر امور نگاه کن که چه قدر او را در زندگی می خوانی؟؟
متاسفانه ما یاد نگرفته ایم که در همه حال باید به او رجوع داشته باشیم و این همان چیزی است که در زندگی ما گم است. همه چیز برای این است که من و تو صایش کنیم و از ته دل و سویدای دل صدایش کنیم و بگوییم: