loading...
سولاکان
سولاکان -ابوالمومن

YFBVo

سیدخلیل مرتضوی بازدید : 280 سه شنبه 16 آبان 1391 نظرات (0)

گفتگو با دو بیماری که تغییر جنسیت داده اند

نشسته‌ایم پای صحبت کسانی که معتقدند تولد را، دو بار تجربه کرده‌اند و زندگی، هدیه‌ای است که قدرش را خوب می‌دانند.

روایت اول
نیما، 23 ساله و مدیر فروش یک شرکت در اصفهان است و لیسانس حقوق دارد و از اصفهان آمده بود تا در گفت و گو با همشهری محله حاضر باشد؛ او 8 سال پیش زیر تیغ جراحی رفت تا به تصویری که همیشه از خودش داشته برسد.
او در این باره گفت : « از بچگی، از همان وقت که جنسیت را تشخیص دادم، متوجه شدم که مشکلی وجود دارد. من در یک خانواده سنتی زندگی می‌کردم که محل زندگی مان با عمویم مشترک بود. خوب یادم هست که همیشه حس می‌کردم من با دخترعموهایم فرق دارم، دلم نمی‌خواست مرا با نام دخترانه صدا کنند، بازی‌هایم با دخترهای اطرافم فرق داشت. حتی اگر قرار بود با هم بازی کنیم، من همیشه نقش دایی و عمو و برادر را انتخاب می‌کردم. همیشه لباس‌های پسرانه می‌پوشیدم و اصرار داشتم که من یک پسر هستم.»
این وضعیت برای نیما تا وقتی به سن قانونی برسد ادامه داشت تا اینکه برای بار دوم به عمل جراحی تن داد.
او گفت : « من دو بار جراحی کرده‌ام. برای دریافت مجوز خیلی صبر کردم چون همه معتقد بودند سنم کم است و ممکن است پشیمان شوم. وقتی برای اولین عمل مراجعه کردم، به من گفتند انتخاب عمل کردن یا عمل نکردن، انتخاب بین بد و بدتر است و تو ناچاری انتخاب کنی. اما از نتیجه اولین عمل اصلا راضی نبودم. نه تنها به هویت واقعی نرسیده بودم، بلکه حتی از خودم هم می‌ترسیدم. بعد از مدتی با کسری آشنا شدم و با مراجعه به دکتر کهن‌زاد، با اصرار، ایشان را راضی کردم که دومین جراحی را ایشان انجام دهند.»
نیما به مشکلاتی که این اختلال برایش ایجاد کرده اشاره کرد و گفت : «وقتی می‌خواستم در کنکور شرکت کنم، اولین سوال این بود: جنسیت؟ و من واقعا نمی‌دانستم باید چه جوابی به این سوال بدهم. در کنار این‌ها، مشکل نگاه دیگران هم بود. من بچه اول یک خانواده سنتی و مذهبی بودم که در شهرستان زندگی می‌کردم و یک برادر کوچکتر داشتم. پذیرفتن اینکه من تن به جراحی بدهم واقعا برایشان سخت بود.»
اما سختی‌ها همین‌جا تمام نشده است و نیما سعی کرد با این سختی ها بجنگد و خود را ثابت کند؛ او در این باره گفت: «ما در شرایط بدی زندگی می‌کنیم. آدم‌ها فکر می‌کنند ما طبیعی نیستیم و از یک سیاره دیگر آمده‌ایم، اما ما هم مثل آن‌ها عاطفه و احساس داریم. خیلی‌ها فکر می‌کنند هدف ما ایجاد تعارض در جامعه است اما این اشتباه است. در این مدت گاهی پیش می‌آمد که حتی از خدا هم گلایه کنم، اما بعد از جراحی دوم، خدا را شکر کردم و ‌گفتم من از هویتم راضی هستم. حالا هم همه‌چیز آرام نیست اما اوضاع خوب است و من هیچ‌وقت از انتخابم پشیمان نشده‌ام.»

روایت دوم
کسری 33 ساله است، در 27 سالگی جراحی کرده و حالا با لیسانس ادبیات، یک دفتر بیمه دارد. او یک خواهر دوقلو هم دارد. کسری در یک روستا زندگی می‌کرد اما نگاه اهالی روستایش آنقدرها آزارش نداده است.
او گفت که از همان بچگی به کارهای مردانه مشغول شده، کشاورزی کرده و روزگار گذرانده در حالی که اصلا خبر نداشته آدم‌های دیگری هم شبیه او، دنبال هویت خودشان می‌گردند.
کسری خیلی اتفاقی از طریق یکی از آشنایان با این مسئله آشنا شد، به تهران آمد و بعد از تحقیقات بسیار، تن به جراحی داد: «انتخاب جراح مناسب برای افرادی شبیه ما خیلی مهم است. انتخاب اشتباه باعث می‌شود که فقط مشکلات بیشتر شود و سرخوردگی پیش بیاید. هستند پزشکانی که بدون تحقیق و بررسی، بدون اینکه صبر کنند اختلال افراد ثابت شود آن‌ها را جراحی می‌کنند و آن‌ها که آگاهی ندارند، از این اتفاق ضربه می‌خورند.»
کسری معتقد است که در کنار مشکلات دیگر، مشکل مالی یکی از مسائلی است که مبتلایان به اختلال هویت جنسی را آزار می‌دهد. هر چند در بخش‌هایی هم پیشرفت‌هایی رخ داده، مثلا آن‌ها می‌توانند به راحتی شناسنامه بگیرند و کارت پایان خدمت داشته باشند، اما مشکلات قانونی مدت‌ها این افراد را آزار داده است.
کسری بعد از جراحی برای تغییر میزان سهم ارثش، مدت‌ها پله‌های دادگاه‌ها را بالا و پایین رفته تا عاقبت مراجع تقلید هم تایید کرده‌اند که او باید سهم یک پسر را داشته باشد.
کسری از ارتباط TSها با یکدیگر ناراضی است: «همه کسانی که مشکل مشترکی دارند انجمن تشکیل داده‌اند، اما جایی مثل بهزیستی که متولی رسیدگی به وضعیت ما شده، هیچ تلاشی نمی‌کند برای اینکه ما بتوانیم با هم در ارتباط باشیم و تجربه‌های مان را در اختیار آن‌ها که تازه می‌خواهند جراحی کنند بگذاریم. من آرزو دارم که بچه‌هایی که هنوز عمل نکرده‌اند گمراه نشوند و بتوانند با انتخاب پزشک مناسب، از پشیمانی بعد از عمل و رسیدن به مرز خودکشی دور شوند.»

منبع: همشهری محله

گردآوری : پایگاه اینترنتی پرشین وی


تاریخ نشر دوشنبه 15 آبان 1391

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
بسم الله الرحمن الرحیم من سيد خليل مرتضوي مترجم زبان انگليسي به مسايل ورزشي اجتماعي سولاكاني ايراني جهاني -عمومي علاقه مندم. "پێشه‏کی...!" سڵاوو رێزم هه‏یه بۆ هه‏مو لایه‏ك.له م وێبلاگه‏م سه‏باره‏ت به هه‏مو شتێک ئه‏نووسم.هیوادارم ببێته جێی شانازی بۆ هه مو مان!! I am khalil mortazavi,and interested in sport,social,soolakanian, iranian,and briefly all of the world.mobile
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • سولاکان

     

    سولاکان - منزل پدری 21/1/1394 -سیدخلیل مرتضوی

    KR8yk

    آمار سایت
  • کل مطالب : 2744
  • کل نظرات : 59
  • افراد آنلاین : 39
  • تعداد اعضا : 51
  • آی پی امروز : 367
  • آی پی دیروز : 101
  • بازدید امروز : 676
  • باردید دیروز : 335
  • گوگل امروز : 6
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 2,272
  • بازدید ماه : 2,272
  • بازدید سال : 91,661
  • بازدید کلی : 1,025,532
  • با یک کلیک بر روی لینک زیر 5 هزار تومان هدیه بگیرید!