به نظر ميرسد براى موفقيت در هر برنامه، سه شرط اساسى وجود دارد :
1- درستى و صحت برنامه در جهت رسيدن به هدف مورد نظر؛
2- ايمان و باور نسبت به برنامه و دستورالعملهاى آن؛
3- عمل بر مبناى احكام و دستورالعملهاى مطرح شده در برنامه.
بديهى است كه كدام از شروط سه گانه منتفى باشد كارآيى برنامه مذكور آن طور كه بايد به ظهور نميرسد و هدف مورد نظر محقق نمىشود.
همه ما ميگوييم قرآن كلام خدا و برنامه زندگى ما است. اما گفتن تنها و اقرار به اين مطلب كافى نيست. اقرار و اظهار در صورتى ايمان به قرآن و دستورات حيات بخش آن محسوب مىشود كه از اعتقاد و باور قلبى حكايت كند و انسان از عمق جان به قرآن و دستورات اميد بخش آن ايمان داشته باشد و در مقابل سخنان و پيامهاى الهى تسليم محض باشد. با چنين ايمان و اعتقاد و باورى است كه شرط كارآيى قرآن در هدايت جامعه، يعنى عمل بر مبناى دستورات حيات بخش قرآن، تحقق پيدا مىكند.
" آن كتاب الهى كه هيچ جاى ترديد در آن نيست هدايتگر پرهيزكارانى است كه ايمان به غيب دارند و نماز را به پا ميدارند و از آنچه ما به آنها روزى داديم انفاق ميكنند؛ كسانى كه به احكام و دستوراتى كه به صورت قرآن بر تو نازل شده ايمان ميآورند و كتب آسمانى پيش از تو را باور و به قيامت يقين دارند. چنين انسانهايى از هدايت پروردگارشان بهرهمندند و به رستگارى ميرسند "
البته توجه داريم كه ايمان داراى درجاتى است و انسانها در صورتى مىتوانند با غلبه بر مشكلات و پيروزى بر دشمنان خود به عزت و عظمت و به تعبير قرآن كريم فلاح و رستگارى دنيوى و اخروى اميدوار باشند كه به خدا ايمان و از صميم قلب باور داشته باشند.