loading...
سولاکان
سولاکان -ابوالمومن

YFBVo

سیدخلیل مرتضوی بازدید : 318 شنبه 29 بهمن 1390 نظرات (0)

سگ سولاكان

از ویکی‌گفتاورد
پرش به: ناوبری, جستجو
سگ زرد برادر شغاله.

سگ (نام علمی: Canis Familiaris) یکی از پستانداران از راستهٔ سگ‌سانان است. سگ دست کم از ۱۴٬۰۰۰ سال پیش و بنا به شواهدی تازه از ۱۵۰٬۰۰۰ سال پیش اهلی شده‌است.

«آب دریا از دهان سگ نجس نمی‌شود»

  • «از سگ‌جونی مثل هفت‌جوش است.»
  • «از سه چیز باید حذر کرد، دیوار شکسته، سگ درنده، زن سلیطه.»
  • «استخوان، قوم و خویش سگ است و سگ، قوم وخویش استخوان.»
  • «بستن سنگ و گشودن سگ.»
  • «به بهلول گفتند: ریش تو بهتر است یا دم سگ؟ گفت: اگر از پل جستم ریش من و گرنه دم سگ.»
  • «به نفرین سگ، نان در تنور نمی‌افتد.»
  • «تازی که پیر شد، از آهو حساب می‌برد.»
  • «حرف او و چاقوی جیب سگ یکی است»
  • «خرگوش هرمزد را سگ هرمزد گیرد.»
  • «دستی که از من بریده شد می‌خواهد سگ بخورد، می‌خواهد گربه
  • «دلم خوشه زن بگم (بیگ) اگر چه کمتر از سگم.»
  • «دیگی که واسه ما نمی‌جوشه سر سگ توش بجوشه.»
  • «زن سلیطه، سگ بی‌قلاده‌است.»
  • «سر سگ بودن بهتر از دم شیر بودن است»
  • «سگ اخته می‌کند.»
  • «سگ است آن‌که با سگ رود در جوال.»
  • «سگ استخوان سوخته را بو نمی‌کند.»
  • «سگان از ناتوانی مهربانند وگرنه سگ کجا و مهربانی.»
  • «سگ بابا نداشت سراغ حاج‌عموش را می‌گرفت.»
  • «سگ بادمش زیر پاشو جارو می‌کنه.»
  • «سگ باش، کوچک خونه نباش.»
  • «سگ باقلاده شکار نمی‌کند.»
  • «سگ بعد از شستن نجس‌تر است.»
  • «سگ پاچه صاحبش را نمی‌گیره.»
  • «سگ چیه که پشمش چی باشه.»
  • «سگ در حضور به از برادر دور.»
  • «سگ در خانهٔ صاحبش پارس می کند.»
  • «سگ در خانهٔ صاحبش شیره
  • «سگ داد و سگ توله گرفت.»
  • «سگ دستش نمیشه داد که اخته کنه.»
  • «سگ را پیش یوز ادب می‌کند»
  • «سگ را چو در تنگی بگیرند بگزد»
  • «سگ را که چاق کنند هار می‌شه.»
  • «سگ را میزند که شیر هوای کار خود را داشته باشد.»
  • «سگ، زرد و سیاه ندارد.»
  • «سگ زنده بهتر از شیر مرده است»
  • «سگ سفید ضرر پنبه‌فروشه.»
  • «سگ، سگ را ندرد»
  • «سگ سوزن خورده.»
  • «سگ سیر دنبال کسی نمی‌ره.»
  • «سگ سیر قلیه ترش»
  • «سگش بهتر از خودشه.»
  • «سگ صاحبش را نمی‌شناسد.» (کنایه از شلوغ بودن جایی)
  • «سگ که چاق شد گوشتش خوراکی نمی‌شه.»
  • «سگ که سیر شد سرکش می‌شود»
  • «سگ گر و قلاده زر؟»
  • «سگ لاید و کاروان گذرد»
  • «سگ لاینده گیرنده نباشد.»
  • «سگ ماده در لانه، شیر است.»
  • «سگ نازی‌آباده، نه خودی می‌شناسه نه غریبه.»
  • «سگ نمک‌شناس به از آدم ناسپاس.»
  • «سگ هم سرمایه می‌خواهد.»
  • «سگی به بامی جسته، گردش به ما نشسته.»
  • «سگی که برای خودش پشم نمیکند برای دیگران کشک نخواهد کرد.»
  • «سگی که پاچه از قصاب‌خونه بدزده، نون خودش را بریده.»
  • «سگی که برای خودش پشم نمی‌کند برای دیگران کشک نخواهد کرد.»
  • «سگی که پارس کنه، نمی‌گیره.»
  • «سگی که پارس می‌کند گاز نمی‌گیرد.»
  • «شغال بیشه مازندران را نگیرد جز سگ مازندرانی»
  • «کاه را پیش سگ و استخوان را پیش خر می‌ریزد.»
  • «کله‌پز برخاست سگ جایش نشست»
  • «مثل سگ پشیمونه.»
  • «مثل سگ هفت جان دارد»
  • «مرگ خر عروسی سگ است.»
  • «مواظب باش سگ پاچه‌ات را نگیرد.»
  • «نه خود خورد، نه کس دهد؛ گـَنده شود، به سگ دهد.»

[ویرایش] سگ در شعر فارسی

  • «از پدر مرده ملاف ای جوان// گرنه سگی چون خوشی از استخوان»
  • «اگر برکه‌ای پر کنند از گلاب// سگی در وی افتاد کند منجلاب»
  • «با بداندیش هم نکویی کن// دهن سگ به لقمه دوخته به»
  • «بخت بد با کسی که یار بود// سگ گزدش ار شتر سوار بود»
  • «چه خطر بود سگی را که قدم زند به جایی// که پلنگ در وی الا ز ره خطر نیاید»
  • «چه خوش گفت آن نهاوندی به طوسی// که مرگ خر بود سگ را عروسی»
  • «زان‌همه بانگ و علا‌لای سگان// هیچ واماند ز راهی کاروان؟»
  • «سگ آن به که خواهندهٔ نان بود// چو سیرش کنی دشمن جان بود»
  • «سگ اصحاب کهف روزی چند// پی نیکان گـرفت مردم شد»
  • «سگ بر آن آدمی شرف دارد// که چو خر دیده بر علف دارد»
  • «سگ به دریای هفتگانه مشوی// که چو تر شد پلید‌تر باشد»
  • «سگ گیرنده چون دندان کند باز// تو حالی استخوانی پیشش انداز»
  • «سگ هماره حمله بر مسکین کند// تا تواند زخم بر مسکین زند»
  • «شیر اگر مفلوج باشد همچنان از سگ به است»
  • «طمع کی گربه در انبان فروشد// که بخل امروز با سگ در جوال است»
  • «که خرگوش هر مرز را بی‌شگفت// سگ آن ولایت تواند گرفت»
  • «که سگ را به خانه دلیری بود// چو بیگانه شد، بانگ او کم شود»
  • «مرد عالی‌همم نخواهد بند// سگ بود، سگ به لقمه‌ای خرسند»
  • «مر سگان را عید باشد مرگ اسب// روزی وافر بود بی جهد و کسب»
  • «مهتاب که نور پاک دارد// از بانگ سگی چه باک دارد»
  • «مه فشاند نور و سگ عوعو کند// هرکسی بر خلقت خود می‌تند»
  • «کی شود دریا به پوز سگ نجس// کی شود خورشید از پف منطمس»
  • «ملک او از طعنه دشمن کجا یابد خلل// آب دریا از دهان سگ کجا گردد پلید»
  • «مه نور می‌فشاند و سگ بانگ می‌زند// مه را چه جرم؟ خاصیت سگ چنین بود»
  • «نخورد شیر نیم خورده سگ// ور به سختی بمیرد اندر غار»
  • «نهادست این گنبد تیزتک// پی موش، گربه؛ پی گربه، سگ// مپندار صیاد کز دام جست// که صیاد را نیزِ صیاد هست»

[ویرایش] پیوند به بیرون

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
بسم الله الرحمن الرحیم من سيد خليل مرتضوي مترجم زبان انگليسي به مسايل ورزشي اجتماعي سولاكاني ايراني جهاني -عمومي علاقه مندم. "پێشه‏کی...!" سڵاوو رێزم هه‏یه بۆ هه‏مو لایه‏ك.له م وێبلاگه‏م سه‏باره‏ت به هه‏مو شتێک ئه‏نووسم.هیوادارم ببێته جێی شانازی بۆ هه مو مان!! I am khalil mortazavi,and interested in sport,social,soolakanian, iranian,and briefly all of the world.mobile
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • سولاکان

     

    سولاکان - منزل پدری 21/1/1394 -سیدخلیل مرتضوی

    KR8yk

    آمار سایت
  • کل مطالب : 2744
  • کل نظرات : 59
  • افراد آنلاین : 47
  • تعداد اعضا : 51
  • آی پی امروز : 402
  • آی پی دیروز : 101
  • بازدید امروز : 818
  • باردید دیروز : 335
  • گوگل امروز : 6
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 2,414
  • بازدید ماه : 2,414
  • بازدید سال : 91,803
  • بازدید کلی : 1,025,674
  • با یک کلیک بر روی لینک زیر 5 هزار تومان هدیه بگیرید!