يک خاطره جالب را شلوغترین فرد کلاس که همیشه می خندد و شیطنت می کند خواند که در باره خانم معلم اول ابتدائیش بود و نوشته بود که خانم معلم یک بار به او سیلی محکمی زده است و در پایان گفت که خانم معلم اول ابتدائیش سال گذشته فوت کرده است با خواندن این جمله متوجه شدم ناراحت شده است و نمی تواند ادامه دهد. دیدم به آرامی اشک از چشمانش سرازیر شد سعی کرد صورتش را با دستانش بگیرد ولی گریه مجالش نداد و با شدت شروع به گریه کردن کرد همه بچه ها و حتی خود من هم تعجب کرده بودیم که مگر فلانی شاگرد خنده رو و بازیگوش می تواند به این راحتی گریه کند هرچه قدر دلداریش دادم گریه اش قطع نمی شد و تقریبا ده دقیقه این حالت او ادامه داشت.
واقعا که از روی ظاهر نمی توان در باره دانش آموزان قضاوت کرد. بچه ها دنیای عجیبی دارند. دنیايی عجیب، پاک و صمیمی. من هم یاد گرفتم که شاید شلوغترین بچه ها حساسترین آنها باشند.