loading...
سولاکان
سولاکان -ابوالمومن

YFBVo

سیدخلیل مرتضوی بازدید : 273 چهارشنبه 16 فروردین 1391 نظرات (0)

خدمات ترجمه و مقاله

مترجم سيد خليل مرتضوي

خدمات ترجمه و مقاله مترجم سيدخليل مرتضوي

بانك مقالات-بانک ترجمه -تحقيق-عمومی همراه. 09143812719

خدمات ترجمه و مقاله

مترجم سيد خليل مرتضوي

+ نوشته شده در  چهارشنبه سوم اسفند 1390ساعت 19:26  توسط مترجم سيدخليل مرتضوي 9143812719 0  |  نظر بدهید نظر بدهید

خدايا

به دستهامان........قدرت

 

به پاهامان........سرعت

 

به چشم هامان........زلالي

 

به زندگي مان........عشق

 

به دوستيمان........تعهد

 

به تعهدمان........صداقت

 

                                                                            عطافرما

+ نوشته شده در  سه شنبه نهم اسفند 1390ساعت 21:21  توسط مترجم سيدخليل مرتضوي 9143812719 0  |  یک نظر یک نظر

 تاشقایق هست ، زندگی باید کرد !

بسم الله الرحمن الرحیم

چندی پیش یکی از دوستانم برام پیامکی به این مضمون فرستاد :

شاید آنروز که سهراب نوشت " تا شقایق هست ، زندگی باید کرد ! " خبر از دل پر درد گل یاس نداشت ، باید اینجور نوشت " هر گلی هم باشد ، چه شقایق چه گل پیچک و یاس ، تا نیاید مهدی زندگی دشوار است " الهم عجل لولیک الفرج .

این نوشته رو از دو دیدگاه می توان مورد بررسی قرار داد ، هم از نگاه اول که همان نگاه سهراب است و هم از نگاه آن عزیز .

در نگاه اول ، راوی تداوم زندگی را به وجود شقایق دانسته و اونو مرتبط با این موضوع کرده .

شقایق در فرهنگ ما مظهر عشق و شهادت است ، عشق حقیقی نه عشق کاذب و مجازی ، عشق به خدا و معصومین (س) .

از این منظر بسیار درسته ، چون این عشق به وجود مقدس حضرت باریتعالی بسیار زیبا و مقدسه و دلیل اونم اینه که این عشق حقیقیه نه کاذب ، من به هر عشقی بجز این عشق می گم علاقه وافر و عشق رو تنها مختص خدا می دونم و برا اونم دلائلی دارم .

خدا بسیار رئوف و مهربانه ، خدا ستار العیوبه ، خدا خالق هستیه ، خدا زیباست و زیبایی رو دوست داره ، خدا بی نیازه  و ... .

نمونه بارز این مهر و مهربانی و میشه در این اعمال ما و عکس العمل اون دید ، شما تصور کنید حاکم منطقه و ایالتی هستید ، از خراج و مالیاتی که از رعایای خود می گیرید ، برای اونا اگه خیلی منصف باشید کارهای زیربنایی و ... رو انجام می دین و براشون مقرراتی رو وضع کردین و اگه کسی تخلف کنه به شدت ناراحت شده و اونو مجازات می کنید .

حال خدا خالق هستی و ماست ، نه خراجی از ما می گیره و نه مالیاتی ، همه چیزو در اختیارمون گذاشته و بهمون اختیار تام داده و گفته هرکار دوست دارید بکنید ولی از این حدود خارج نشید و به ما فرصت هم داده و میده و عیوب و گناهان ما رو مخفی نگه داشه و میداره ، این خدا دوست داشتنی نیست ؟

یا حادثه ای دیگه رو بیان می کنم ، در زمانی که فرعون در حال غرق شدن بود ، بارها از موسی کمک خواست و التماسش کرد و موسی توجهی نکرد ، پس از آن واقعه موسی خلوتی برگزید و به راز و نیاز با خدا مشغول شد و خدا از او پرسید : چرا وقتی فرعون ازت بارها کمک خواست به درخواستش توجهی نکردی ؟

موسی پاسخ داد : او دشمن تو بود و من چگونه به دشمنت کمک کنم ؟

خدا پس از سوگند به جلال و جبروتش می فرماید : ای موسی ! او بارها از تو کمک خواست ولی اگه تنها یکبار از من کمک خواسته بود مطمئن باش کمکش می کردم و نجاتش می دادم .

این خدا قابل دوست داشتن و عشق ورزیدن نیست ؟

و اما شهادت ، این فرهنگ شهادت بود که ما را از یوغ استعمار و استثمار نجات داد و همچنین انقلاب ما را در جنگ تحمیلی به پیروزی رسانید ، شقایق نماد این فرهنگ است ، نماد شهادت .

حال اگر این دو یعنی عشق حقیقی و فرهنگ شهادت وجود داشته باشد ، زندگی واقعی ارزش و مفهوم خودش را دارد و خواهد داشت و زمانی که این دو از بین بروند ، زندگی مفهوم و معنی نخواهد داشت و بی ارزش خواهد بود ، چون نه هدفی وجود دارد و نه ارزش و آرمانی و نه غیرت و تعصبی .

حال اگر از دید و منظر پیامک دوستم بنگریم خواهیم دید که با وجود این قسمت اول که درستی مطلب را می رساند ، بازهم برای اینان که به این درجه می رسند ، یعنی عاشق حقیقی می شوند و فرهنگ جان دادن در راه خدا را بخوبی حفظ کرده و می دانند ، زندگی سخت و دشوار است در غیاب مولا و آقایشان .

چه شبها و روزها همین رزمندگان ما که عاشق حقیقی بودند و اکثر آنان هم به درجه رفیع شهادت نائل شدند ، در دل خود از غم فراق یار غصه می خوردند و به خود می پیچیدند و اشک ماتم می ریختند .

درسته که عشق حقیقی به خدا داشتند ولی چون دوست داشتن معصومین و اطاعت از آنان را خدا امر فرموده ، آیه اولوالامر ، پس به امر خدا راضی و گردن نهاده بودند .

نتیجه اینکه هر دو مطلب درسته ، هم این و هم اون ، این پیامک رو میشه ترکیبی با یکدیگر خواند و نوشت و در درون نهادینه کرد .

 

امیدوارم خدا ما را جزء عاشقان واقعی خودش و همچنین جزء منتظران واقعی قائمش قرار دهد .

+ نوشته شده در  سه شنبه نهم اسفند 1390ساعت 21:20  توسط مترجم سيدخليل مرتضوي 9143812719 0  |  نظر بدهید نظر بدهید

 

بسم الله الرحمن الرحیم

چندی پیش یکی از دوستانم برام پیامکی به این مضمون فرستاد :

شاید آنروز که سهراب نوشت " تا شقایق هست ، زندگی باید کرد ! " خبر از دل پر درد گل یاس نداشت ، باید اینجور نوشت " هر گلی هم باشد ، چه شقایق چه گل پیچک و یاس ، تا نیاید مهدی زندگی دشوار است " الهم عجل لولیک الفرج .

 

این نوشته رو از دو دیدگاه می توان مورد بررسی قرار داد ، هم از نگاه اول که همان نگاه سهراب است و هم از نگاه آن عزیز .

در نگاه اول ، راوی تداوم زندگی را به وجود شقایق دانسته و اونو مرتبط با این موضوع کرده .

شقایق در فرهنگ ما مظهر عشق و شهادت است ، عشق حقیقی نه عشق کاذب و مجازی ، عشق به خدا و معصومین (س) .

از این منظر بسیار درسته ، چون این عشق به وجود مقدس حضرت باریتعالی بسیار زیبا و مقدسه و دلیل اونم اینه که این عشق حقیقیه نه کاذب ، من به هر عشقی بجز این عشق می گم علاقه وافر و عشق رو تنها مختص خدا می دونم و برا اونم دلائلی دارم .

خدا بسیار رئوف و مهربانه ، خدا ستار العیوبه ، خدا خالق هستیه ، خدا زیباست و زیبایی رو دوست داره ، خدا بی نیازه  و ... .

 

نمونه بارز این مهر و مهربانی و میشه در این اعمال ما و عکس العمل اون دید ، شما تصور کنید حاکم منطقه و ایالتی هستید ، از خراج و مالیاتی که از رعایای خود می گیرید ، برای اونا اگه خیلی منصف باشید کارهای زیربنایی و ... رو انجام می دین و براشون مقرراتی رو وضع کردین و اگه کسی تخلف کنه به شدت ناراحت شده و اونو مجازات می کنید .

حال خدا خالق هستی و ماست ، نه خراجی از ما می گیره و نه مالیاتی ، همه چیزو در اختیارمون گذاشته و بهمون اختیار تام داده و گفته هرکار دوست دارید بکنید ولی از این حدود خارج نشید و به ما فرصت هم داده و میده و عیوب و گناهان ما رو مخفی نگه داشه و میداره ، این خدا دوست داشتنی نیست ؟

یا حادثه ای دیگه رو بیان می کنم ، در زمانی که فرعون در حال غرق شدن بود ، بارها از موسی کمک خواست و التماسش کرد و موسی توجهی نکرد ، پس از آن واقعه موسی خلوتی برگزید و به راز و نیاز با خدا مشغول شد و خدا از او پرسید : چرا وقتی فرعون ازت بارها کمک خواست به درخواستش توجهی نکردی ؟

موسی پاسخ داد : او دشمن تو بود و من چگونه به دشمنت کمک کنم ؟

خدا پس از سوگند به جلال و جبروتش می فرماید : ای موسی ! او بارها از تو کمک خواست ولی اگه تنها یکبار از من کمک خواسته بود مطمئن باش کمکش می کردم و نجاتش می دادم .

 

این خدا قابل دوست داشتن و عشق ورزیدن نیست ؟

و اما شهادت ، این فرهنگ شهادت بود که ما را از یوغ استعمار و استثمار نجات داد و همچنین انقلاب ما را در جنگ تحمیلی به پیروزی رسانید ، شقایق نماد این فرهنگ است ، نماد شهادت .

حال اگر این دو یعنی عشق حقیقی و فرهنگ شهادت وجود داشته باشد ، زندگی واقعی ارزش و مفهوم خودش را دارد و خواهد داشت و زمانی که این دو از بین بروند ، زندگی مفهوم و معنی نخواهد داشت و بی ارزش خواهد بود ، چون نه هدفی وجود دارد و نه ارزش و آرمانی و نه غیرت و تعصبی .

حال اگر از دید و منظر پیامک دوستم بنگریم خواهیم دید که با وجود این قسمت اول که درستی مطلب را می رساند ، بازهم برای اینان که به این درجه می رسند ، یعنی عاشق حقیقی می شوند و فرهنگ جان دادن در راه خدا را بخوبی حفظ کرده و می دانند ، زندگی سخت و دشوار است در غیاب مولا و آقایشان .

چه شبها و روزها همین رزمندگان ما که عاشق حقیقی بودند و اکثر آنان هم به درجه رفیع شهادت نائل شدند ، در دل خود از غم فراق یار غصه می خوردند و به خود می پیچیدند و اشک ماتم می ریختند .

درسته که عشق حقیقی به خدا داشتند ولی چون دوست داشتن معصومین و اطاعت از آنان را خدا امر فرموده ، آیه اولوالامر ، پس به امر خدا راضی و گردن نهاده بودند .

نتیجه اینکه هر دو مطلب درسته ، هم این و هم اون ، این پیامک رو میشه ترکیبی با یکدیگر خواند و نوشت و در درون نهادینه کرد .

 

امیدوارم خدا ما را جزء عاشقان واقعی خودش و همچنین جزء منتظران واقعی قائمش قرار دهد .

 

+ نوشته شده در  سه شنبه نهم اسفند 1390ساعت 21:17  توسط مترجم سيدخليل مرتضوي 9143812719 0  |  نظر بدهید نظر بدهید

معما : در دایره جهان که پا نهادم از هفت پدر و چهار مادر زاده شدم .ده ساله بودم مادرم دختر بود . چهل ساله شدم مادرم شوهر کرد . من کیستم (چیستم )؟
جواب: حضرت عيسي (ع)
توضيحات:
سؤال: عقیده ی مسیحیان در مورد ازدواج حضرت مریم (س) چیست؟

جواب: به گفته ی کتاب مقدس، مریم (س) در عقد شخصی به نام یوسف بود که به شغل نجاری اشتغال داشت اما قبل از آمیزش با همسر خود او را از روح القدوس حامله یافت و تا زمان تولد عیسی (ع) با وی همبستر نشد.(1)

اگر این پرسش مطرح شود که آیا باکره بودن مریم (س) تا پایان عمر ادامه داشت یا صرفاً تا زمان تولد عیسی؟ اگر کتاب مقدس را، که از اعتباری افزون بر سنت کلیسایی برخوردار است، مرجعی برای دست یابی به پاسخ این پرسش بدانیم، به مواردی در اناجیل برمی خوریم که ما را در حل پرسش کمک می کند: «یوسف از خواب بیدار شد و طبق دستور فرشته ی خدا عمل نمود و مریم (س) را به خانه ی خود آورد. اما تا زمانی که مریم (س) پسر خود را به دنیا آورد با او همبستر نشد.»(2) از این عبارت به دست می آید که پس از تولد عیسی (ع)، مریم (س) به نکاح یوسف درآمده است. بنابراین، باکرگی وی تنها تا زمان تولد عیسی (ع) بود. از سوی دیگر، کتاب مقدس به برادران و خواهران عیسی (ع) اشاره کرده است: «و چون به وطن خویش آمد ایشان را در کنیسه ی ایشان تعلیم داد به قسمی که متعجب شده، گفتند: از کجا این شخص چنین حکمت و معجزات را به هم رسانید. آیا این پسر نجار نمی باشد و آیا مادرش مریم نامی نیست و برادرانش یعقوب و یوسف و شمعون و یهودا و همه ی خواهرانش نزد ما نمی باشند؟ پس این همه را از کجا به هم رسانید؟»(3)

پروتستان ها با تکیه بر متن کتاب مقدس معتقد به دوشیزگی مریم (س) تا زمان تولد عیسی (ع) هستند. و می گویند مریم پس از تولد عیسی (ع) دارای چهار پسر و چندین دختر شد.(4)

اما کاتولیک ها و ارتدوکس ها مریم (س) را تا پایان عمر باکره می دانند و به استناد سنت کلیسایی که از پدران باقی مانده است، متون کتاب مقدس را تأویل می کنند. از نظر آنها، عبارت هایی که یعقوب و یهودا را برادران عیسی(ع) معرفی می کند ،به برادران دینی تفسیر می شود، و منظور از فرزندان مریم (س) فرزندان عمو و یا فرزندان خاله ی وی هستند.(5)

از رساله هایی که در سده های نخستین مسیحی نوشته شده است می توان دریافت که اعتقاد به باکره بودن مریم (س) تا پایان عمر، گرچه عقیده ای ضروری و همگانی به شمار نمی آمده، در میان دانشمندان رایج بوده است.

بستانی به کتابی از ایرونیموس (ژروم)، - دانشمند مشهور مسیحی و مترجم کتاب مقدس به زبان لاتین (347 تا 420 م) - اشاره می کند که به دفاع از دوشیزگی مادام العمر مریم (س) و علیه هلثیدیوس که منکر بکارت همیشگی او بود، نوشته شده است.(6)،(7)
 
-------------------------

پی نوشت ها:

1 . متی 18:1.
2 . همان.
3 . متی 54:13، 56:27؛ مرقس 3:6، 40:15؛ لوقا 10:24؛ اعمال 17:12، 13:15، 18:21؛ غلاطیان 19:1، 9:2.
4 . دنیس کلارک، زندگی و تعالیم عیسی مسیح، ص 28.
5 . توماس میشل، کلام مسیحی، ص 67.
6 . بستانی، دایرة المعارف بستانی، ج 4، ص 753.
7 . محمد رضا زیبائی نژاد، مسیحیت شناسی مقایسه ای، ص 27 – 28.

--------------------------

منبع:پایکاه اطلاع رسانی آیت الله مکارم شیرازی
+ نوشته شده در  یکشنبه هفتم اسفند 1390ساعت 20:48  توسط مترجم سيدخليل مرتضوي 9143812719 0  |  نظر بدهید نظر بدهید

دریای خلیج فارس خدمات مقاله مترجم سيدخليل مرتضوي

مقدمه خلیج فارس یک دریای حاشیه ای است که به طور کامل روی فلات قاره قرار دارد و سراشیبی آن هم در خلیج عمان است. این خلیج 200 تا 300 کیلومتر پهنا و سطحی در حدود 226000 کیلومتر مربع را زیر پوشش دارد. عمق میانگین آن حدود 35 متر و عمیقترین نقطه آن در کرانه ایرانی تنگه هرمز است که عمقی تا 165 متر دارد، ولی میانگین آن در کناره ها محور ، 74 تا 92 متر است.

ژئومورفولوژی خلیج فارس

از نظر ریخت شناسی ، خلیج فارس نامتقارن و شیب ساحل عربی (جنوبی) آن آرام تر از ساحل ایرانی (شمالی) است. به عبارت دیگر ، محور طولی خلیج فارس آن را به دو قسمت تقسیم می کنند یکی تک شیب پایدار جنوبی که پیش بوم سپر عربستان است و شیب بسیار آرام دارد و دیگری بخش ناپایدار شمالی است که قسمتی از رشته کوههای چین خورده زاگرس و تغییرات شیب آن 175 سانتی متر در هر کیلومتر است. کرانه جنوبی خلیج فارس ، به ویژه در شرق شبه جزیره قطر ، منطقه وسیع و کم عمقی (10 تا 20 متر) است که به طور عمده با ریخت شناسی بست، محیط تبخیری و منطقه جزر و مدی مشخص است. کرانه ایرانی



این دریا ، از رسوبات سخت و بلند با اشکال خطی ساخته شده و با واسطه یک دشت ساحلی باریک ، با دریا در ارتباط است. منطقه کم شیب کرانه جنوبی و دریای کم ژرفای آن با تاقدیس هایی با یالهای کم شیب با روند شمالی به جنوبی تا شما شرقی- به جنوب غربی ، اغلب میدان های نفتی بزرگی را می سازند. تاقدیس های قطر، رودخان و بحرین اغلب چهره های توپوگرافی کم شیبی را تشکیل داده اند که با سیستم های گسلی کنترل می شوند. از سوی دیگر ، کرانه ایرانی این خلیج ، کرانه ای کوهستانی با روند شمال غربی است که پشته های تاقدیسی با بلندی بیش از 1500 متر هستند. به همین دلیل ، ساختارهای کرانه شمالی خلیج فارس ، از دیدگاه هندسی ، با آنچه که در کرانه جنوبی است، تفاوت دارد. برخورد ساختارهای کرانه غربی و رشته کوه زاگرس ، توپوگرافی زیر دریایی خلیج فارس را تشکیل می دهد. گرچه شیب بستر بسیار آرام است، ولی حدود 20 جزیره و تعدادی پشته های کوتاه و بلند زیردریایی در آن وجود دارد که بی هنجاریهای توپوگرافی را تشکبیل می دهند. جزایر ایرانی خلیج فارس به صورت پشته های کشیده و موازی ساحل و یا کم و بیش دایره ای شکل هستند. از گروه نخست ، قشم و کیش را می توان نام برد که در واقع دنباله زاگرس بوده و بر اثر بالا آمدن سطح آب به صورت جزیره درآمده اند. ولی جزایر گرد مانند هرمز ، ابوموسی و... گنبدهای نمکی سری هرمز هستند. سطح جزایر خلیج فارس ، از رسوبات تخریبی و مارن تشکیل شده که کم و بیش صدف دارند. خاک آنها شور و یا گچ دار است و به همین دلیل رشد گیاهان ، محدود به انواع خاص است.

آب وهوای خلیج فارس

از نظر آب وهوایی ، خلیج فارس شرایط خشک و نیمه استوایی دارد، به طوری که در تابستان دما تا 50 درجه سانتیگراد می رسد و میزان تبخیر بیش از آب های وارده است. جریانهای هوایی موسوم به باد شمال که از شمال غربی می وزد، در قسمتهای جنوبی تغییر جهت داده و به طرف شمال تمایل پیدا می کنند. افزون بر تاثر کلی بر ایجاد امواج و جریانهای سطحی ، این بادها به مقدار زیاد رسوبات آواری- قاره ای را به محیط های دریایی حمل می کند.
به دلیل محصور بودن ، اثر اقیانوس بر خلیج فارس ، بسیار ناچیز است و به همین رو ، سرعت جریانهای زیرین و افقی آن بسیار اندک و حدود 10 سانتیمتر در ثانیه است. شوری بیشتر خلیج فارس نسبت به اقیانوس ، موجب پیدایش جریان آبی از اقیانوس هند به خلیج فارس می شود این جریان به موازات سواحل ایران و در جهت پادساعتگرد است. جریان مورد نظر با کاهش دما و مقدار شوری همراه است، به گونه ای که در تنگه هرمز مقدار نمک 6/36 گرم در لیتر ولی در انتهای شمال غربی ، در دهانه کارون حدود 40 گرم در لیتر است. میزان بارندگی در سواحل جنوبی کمتر از 5 و در حاشیه شمالی 20 تا 50 سانتیمتر در سال است. آبهای شیرین و رودی به خلیج فارس به طور عمده محدود به روان آبهای کوههای زاگرس ، ترکیه و عراق است که از میان آنها ، رودهای کارون ، دجله و فرات پر آب ترند. در کرانه جنوبی آبهای و رودی بسیار کم است که این امر سبب بالا بودن رسوبات کربناتی در بخش جنوبی است.

 

زمین شناسی منطقه

از نگاه زمین شناسی ، خلیج فارس فرونشست زمین ساختی کم ژرفایی است که در زمان ترشیری پیش در حاشیه جنوبی کوههای زاگرس تشکیل شده است.
شدیدترین چین حوردگی های زمان پلیو- پلیستوسن ، کرانه های شمالی خلیج فارس (زاگرس) را چین داده است. میزان چین خوردگی ها که در خشکی های ایران شدید است، با شیب های کمتر به طرف دریا ادامه دارد و به گونه ای که در دریا به 10 تا 20 درجه می رسد. محور اصلی خلیج فارس نیز یکی از پیامدها زمین ساختی رخداد چین خوردگی زاگرس است که در زمان پلیوپلیستوسن شکل گرفته است. در پایان دوره پلیوسن ، سطح دریا به احتمال حدود 150 متر بالاتر از سطح کنونی بوده است. این سطح در حدود 100000 سال پیش از میلاد مسیح و به تدریج به سطح کنونی رسیده که آثار آن به صورت پادگانه های دریایی و سبخا ، در کرانه های عربی خلیج فارس برجای مانده است.


+ نوشته شده در  یکشنبه هفتم اسفند 1390ساعت 19:15  توسط مترجم سيدخليل مرتضوي 9143812719 0  |  نظر بدهید نظر بدهید

آش گندم:

مواد لازم براي 4 نفر:

گوشت با استخوان يا چربي دار  250گرم-گندم كوبيده يك كاسه ماست خوري-نخود و لوبيا نصف كاسه ماست خوري – پياز بزرگ 1 عدد-سبزي تره،جعفري، گشنيز، شنبليله نيم كيلو- نمك و زردجوبه به مقدار لازم
طرز تهيه:

 گندم كوبيده را از 5ساعت قبل شسته و خيس مسي كنيم. سپس پياز و گوشت و گندم كوبيده با دو پارچ آب روي حرارت مي گذاريم تا بپزد. (آب را بايد ابتدا به اندازه كافي ريخت تا در طول پخت آش، آب نبايد اضافه كرد) نخود و لوبيا را هم جداگانه بار مي كنيم تا بپزد وقتي كاملا پخت، نخود و لوبياي پخته شده را به گندم و گوشت اضافه مي كنيم. حدود 5 الي 6 ساعت روي حرارت ملايم بايد بپزد. سپس سبزي خرد شده را به آش اضافه كرده و مي گذاريم دوباره دو سه ساعتي بپزد تا آش جا بيفتد. حدود يك ساعت قبل از آماده شدن آش نمك و زردچوبه را به آش اضافه مي كنيم. وقتي آش آماده شد روي آن را با پيازداغ تزيين مي كنيم. براي چاشني آش مي توان از رب انار يا قارا استفاده كرد. البته اين آش بدون چاشني خوشمزه تر است

+ نوشته شده در  یکشنبه هفتم اسفند 1390ساعت 19:13  توسط مترجم سيدخليل مرتضوي 9143812719 0  |  نظر بدهید نظر بدهید

ايران زيباي من                        

در قاره آسیا فقط و فقط یک کشور است که انگشت به نشان تمام کشورهای بیگانه است و هرکس نام این کشور را می شنود؛ بی اختیار در باره ی آن به فکر فرو می رود. فکر می کنید این کشور کجاست؟!! آری درست حدس زده اید! آن کشور با عظمت ایران است. سرزمین گل های لاله و سرزمین پهلوانان دلیر، وطن همان قهرمانان بزرگوار و پرافتخار است. آن سرزمین، کشور من، کشور تو و کشور تمام ملتی است که از جان خود  برای سربلندی و آبادانی این وطن و مردم آن می کوشند.
ایران بناها و یادگاری هایی را اززمانهای کهن به جای گذاشته  که از نظر خلق جهان بی نظیر و پدیده یا معجزه ای باور نکردنی و زیبا می باشد. به طور مثال در همین شهر خودمان بناهایی مانند نارین قلعه، مسجد جامع، امامزاده سیدعلی (ع) و... و در شهر های دیگر هم که ینگریم بناهایی همچون تخت جمشید، پل قزوین، سی و سه پل،غار علیصدر، عالی غاپو و.... چشم جهانیان را به خود خیره کرده است.
ایران در مشرق زمین این کره ی خاکیست و دارای ثروت های عظیم بسیار و منابع سرشاری مانند نفت و گاز است.  اگر به تاریخ ایران نیز توجه کنید؛ ایرانیان همیشه عاشقانه و صادقانه کوشیدندکه در آن زمان ایران مانند نگینی در روی کره ی زمین بدرخشد.
 کشور بزرگ ما دارای پرچمی سه رنگ است که نشانه ی استقلال و آزادی مردم ماست و همیشه همراه با سرودی شور انگیز به اهتزاز در میآید.
مهم ترین عامل سربلندی وطنم، شیعه بودن و وجود اسلام ناب محمدی در کشور من است. در کشور ما همه مردم پیرو پیشوای دینی خود حضرت آیت الله خامنه ای هستند و به علت راهنمایی های رهبر خوب و شایسته، ملت ایران از نفوذ و دخالت بیگانگان منفور است و خواهد ماند.
اینها همه از لطف خداوند بزرگ و متعال است که همیشه کشور ما آباد و سربلند و تا ابد در برابر کشورهایی مانند اسرائیل و آمریکا پیروز و موفق خواهد بود.
ما وظیفه داریم برای قدر دانی از این نعمات بزرگ تا آخرین قطره خون بکوشیم و سوگند یاد می کنیم در این راه لحظه ای از پای ننشینیم تا همیشه این کشور با عظمت بماند.
در این جاست که با خود فریاد می زنم :
 چو ایران نباشد تن مباد       بدین بوم و بر زنده یک تن مباد

+ نوشته شده در  یکشنبه هفتم اسفند 1390ساعت 19:11  توسط مترجم سيدخليل مرتضوي 9143812719 0  |  نظر بدهید نظر بدهید

امام شافعی

| چاپ
فرق فقهي

ابوعبدالله محمدبن ادریس بن عباس شافع، مؤسس و پیشوای مذهب شافعی و سومین امام از ائمه اهل سنت و معروف به "امام شافعی". نسب او به هاشم بن عبدالمطلب برادرزاده هاشم بن عبد مناف، می رسد و منسوب به جدش "شافع بن سائب" است که رسول خدا

 

و زمان او را درک کرده است. او در یکی از شهرهای فلسطین «غزه یا عقلان» و یا به قولی در یمن سال 150 هـ ق به دنیا آمد و همان روز ابوحنیفه مؤسس مذهب حنفی از دنیا رفت. پدرش را در کودکی از دست داد و با مادرش که او را به مکه برده بود، زندگی می کرد. زندگی سخت و فقیرانه ای داشتند. فقه و حدیث را در مکه آموخت و ظاهرا مدتی هم در یمن در طلب شعر و لغت و نحو و اینها بود، تا اینکه به پیشنهاد مصعب بن عبدالله بن زبیر که حدیث و فقه را یاد بگیرد، به مدینه رفت و از 20 سالگی نزد مالک بن انس، پیشوای مالکی ها به تعلیم پرداخت.
شافعی خودش می گوید: من در مکتب خانه بودم، از معلم قرآن، آیات را یاد گرفتم و از حفظ کردم و هر حرفی که میزد، در خاطرم نشست. روزی به من گفت: برای من حلال نیست که از تو چیزی بگیرم. این شد که از مکتب بیرون آمدم، تکه های سفال و پاره های پوست و برگهای پهن نخل را جمع می کردم و در آنها حدیث می نوشتم. بالاخره به مکه رفتم و در بین قبیله هذیل که بسیار فصیح بودند، مدت 17 سال ماندم. هرجا که آنها کوچ می کردند من هم کوچ می کردم، زمانی که به بر مکه برگشتم، شعر و ادب و اخبار و ایام عرب را بسیار یاد گرفته بودم تا اینکه مردی از زبیریان روزی به من گفت: برای من سخت است که تو با این هوشیاری و فصاحت، فقه را نیاموزی. تو را نزد مالک می برم. این شد که من کتاب «الموطأ» مالک را که از قبل داشتم، در مدت 9 روز از بر کردم و بعد به مدینه نزد مالک بن انس رفته و در مجلس درس او زانو زدم.
او تا موقع فوت "مالک بن انس" در مدینه ماند و بعد به یمن رفت و آنجا مشغول کارهای خودش شد، والی یمن در آن زمان، مردی ظالم در دستگاه هارون الرشید خلیفه عباسی بود، از این رو شافعی را که می ترسید با علویان شورش کند، دستگیر کرد و به نزد هارون الرشید فرستاد ولی هارون الرشید او را بخشید. محمدبن ادریس، مدتی به مصر و بعد سال 195 هـ ق به بغداد رفت و آنجا تدریس می کرد. بعد از 2 سال اقامت دوباره به مکه آمد، مجددا به بغداد برگشت و مدت بسیار کم آنجا بود که دیگر در سال 200 هـ ق در آخر ماه رجب در فطاط مصر وفات کرد. سن او، 54 سال و قبر او در مصر در مقبره بنی عبدالحکم، نزدیک قبور شهدا و زیارتگاه اهل تسنن است. از شاگردان مشهور او احمدبن حنبل رئیس مذهب حنبلی اهل تسنن است.
آثار:
اهل تسنن آثار بسیاری را از او ذکر کرده اند ولی چند نمونه آن عبارتست از:
1- الام
2- المسند الشافعی
3- السنن
4- کتاب الطهاره
5- کتاب استقبال القبله
6- کتاب ایجاب الجمعه
7- صلوة العیدین
8- صلوة الکسوف
9- المناسک الکبیر
10- کتاب الرساله الجدیده
11- کتاب اختلاف الحدیث
12- کتاب الشهادات
13- کتاب الضحایا
14- کتاب کثری الارض و ....
چون مراکز عمده تدریس او در بغداد و قاهره بود، مذهب شافعی بوسیله شاگردان و پیروانش نیز از این دو مکان، به تدریج در ممالک اسلامی بالخصوص در شام و خراسان و ماوراء النهر منتشر کردند. البته در قرون 5و6، بین شافعیه و حنابله در بغداد و بین شافعیه و حنفیه در اصفهان، درگیری های سختی شد و در زمان یاقوت، شافعیه بعد از مبارزه با شیعه و حنفیه بر ری، غالب شدند. مذهب شافعی، تلفیقی از دو طریقه اهل قیاس و حدیث است که برای قیاس، اصولی تمهید کرده اند. امروزه مذهب شافعی در مصر سفلی، آفریقای شرقی و جنوبی، عربستان غربی و جنوبی، اندونزی و قسمتهایی از فلسطین و قسمت هایی از آسیای مرکزی خصوصا کردستان رایج است. از مشهورترین علمای شافعی می توان «نسائی، ابوالحسن اشعری، ابواسحاق شیرازی، امام الحرمین، ابوحامد غزالی و امام رافعی» را نام برد.

 

 

خدمات مقاله مترجم سيدخليل مرتضوي 

+ نوشته شده در  یکشنبه هفتم اسفند 1390ساعت 18:5  توسط مترجم سيدخليل مرتضوي 9143812719 0  |  نظر بدهید نظر بدهید


نام‌های دختران
  1. ئاڤان (نام کوهستانی در کردستان)
  2. ئاڵێ (دختر مو بور)
  3. ئالا (بیرق، پرچم)
  4. ئالان (نام کوهستانی در کردستان)
  5. ئاسکی (از واژه‌ "ئاسک" به‌ معنی آهو)
  6. ئاونگ (شبنم)
  7. باژیلان
  8. به‌یان (بامداد)
  9. به‌فرین (برفی)
  10. به‌ناز (نازدار)
  11. بیریوان
  12. بیخال (نام کوهستانی در کردستان)
  13. جوان (زیبا)
  14. چاوجوان (زیباچشم)
  15. چاوره‌ش (سیه‌چشم)
  16. چنور (نام گلی خوشبو)
  17. چرو (غنچه‌)
  18. چیمه‌ن (سبزه‌ و طبیعت)
  19. چوپی (نوعی رقص کردی)
  20. دیلان (نوعی رقص کردی)
  21. دلنیا (دلگرم و مطمئن)
  22. دلووان (مهربان)
  23. دیانا (نام شهری در کردستان عراق)
  24. دیمه‌ن (چشم‌انداز)
  25. ئه‌سرین (اشک)
  26. ئه‌ستێ
  27. ئه‌ستیره‌ (ستاره)
  28. ئه‌وین (مهر، عشق)
  29. فرمیسک (اشک)
  30. فینک (خنک و دلچسب)
  31. گه‌لاویژ (ستاره شباهنگ)
  32. گولاله‌ (لاله‌)
  33. گزنگ (پرتو خورشید)
  34. ژینو
  35. ژیار
  36. کالێ (دختر چشم آبی با گیسوان طلایی)
  37. کانی (چشمه)
  38. که‌ژال (آهو، گونه‌ای از واژه خه‌زال=غزال)
  39. کویستان (کوهستان)
  40. کوردستان (کردستان)
  41. میدیا (سرزمین ماد)
  42. مه‌هاباد (مهاباد)
  43. نالین
  44. ناسکی
  45. ناسکول
  46. نه‌شمیل (خرامان)
  47. نه‌رمین (دلپذیر، مهربان)
  48. نه‌خشین (آراسته‌، دارای نقش و نگار)
  49. نیاز (دعا)
  50. نیان (لطیف، دلپذیر)
  51. نیشتمان (میهن)
  52. په‌ریخان
  53. پرشنگ (پرتو)
  54. رازان
  55. روژ (خورشید)
  56. روژین (خوروَش)
  57. روناک (روشنا)
  58. ریژنه‌ (باران تند در هنگام آفتاب)
  59. سازان
  60. سه‌یران
  61. سه‌ما (رقص، سماع)
  62. سکالا
  63. سروشت (طبیعت)
  64. سروه‌ (نسیم)
  65. ستران
  66. سوزان
  67. سوکار (نام کوهستانی در کردستان)
  68. شیلان (نسترن)
  69. شلیر (1. سوسن 2. لاله)
  70. شوخان (شوخ و شنگ)
  71. شنو (اشنویه)
  72. شنه‌ (نسیم آرام و دلپذیر بهاری)
  73. شه‌پول (موج، آبخیز)
  74. شه‌مام
  75. تانیا
  76. ته‌لار
  77. ته‌نیا (تنها)
  78. تریفه‌ (نور مهتاب)
  79. تیروژ (پرتو خورشید)
  80. تارا (ستاره، اصل این واژههندی است که به متون قدیمی فارسی و کردی راه یافته)
  81. ڤیان (عشق)
  82. خه‌زال (غزال)
  83. خه‌زیم
  84. خوزگه‌ (آرزو، حسرت)
  85. خوناو (
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
بسم الله الرحمن الرحیم من سيد خليل مرتضوي مترجم زبان انگليسي به مسايل ورزشي اجتماعي سولاكاني ايراني جهاني -عمومي علاقه مندم. "پێشه‏کی...!" سڵاوو رێزم هه‏یه بۆ هه‏مو لایه‏ك.له م وێبلاگه‏م سه‏باره‏ت به هه‏مو شتێک ئه‏نووسم.هیوادارم ببێته جێی شانازی بۆ هه مو مان!! I am khalil mortazavi,and interested in sport,social,soolakanian, iranian,and briefly all of the world.mobile
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • سولاکان

     

    سولاکان - منزل پدری 21/1/1394 -سیدخلیل مرتضوی

    KR8yk

    آمار سایت
  • کل مطالب : 2744
  • کل نظرات : 59
  • افراد آنلاین : 15
  • تعداد اعضا : 51
  • آی پی امروز : 162
  • آی پی دیروز : 112
  • بازدید امروز : 206
  • باردید دیروز : 279
  • گوگل امروز : 1
  • گوگل دیروز : 8
  • بازدید هفته : 1,083
  • بازدید ماه : 1,083
  • بازدید سال : 90,472
  • بازدید کلی : 1,024,343
  • با یک کلیک بر روی لینک زیر 5 هزار تومان هدیه بگیرید!