بوکان
مختصات: شرقی۴۶°۱۲′ شمالی۳۶°۳۲′ / °۴۶٫۲شرقی °۳۶٫۵۳شمالی / ۴۶٫۲;۳۶٫۵۳ (نقشه)
بوکان بۆکان | ||
---|---|---|
نمایی از شهر بوکان در تابستان سال ۱۳۹۱ | ||
اطلاعات کلی | ||
کشور | ![]() | |
استان | آذربایجان غربی | |
شهرستان | بوکان | |
بخش | مرکزی | |
سال شهرشدن | ۱۳۲۷ | |
مردم | ||
جمعیت | ١٧١،٧٧٣ نفر(۱۳۹۰)[۱] | |
رشد جمعیت | ۲/۳ درصد (سالیانه) | |
زبان گفتاری | کردی سورانی | |
مذهب | اکثریت: سنی شافعی | |
جغرافیای طبیعی | ||
مساحت | طول: ۱۱،۵کیلومتر، عرض: ۶،۴۰۰ متر | |
ارتفاع از سطح دریا | ۱۳۷۰ متر | |
آبوهوا | ||
میانگین دمای سالانه | ۱۲ درجهٔ سانتیگراد[۲] | |
میانگین بارش سالانه | ۵۲۵ میلیمتر | |
روزهای یخبندان سالانه | ۴۱ روز | |
اطلاعات شهری | ||
شهردار | رشید میر حسامی[۴] | |
رهآورد | فرش بوکان،تخمه فرشاد[۵]،صنایع دستی،قالی،ترشی،گندم بوکان | |
پیششماره تلفنی | ۰۴۸۲[۳] | |
وبگاه | فرمانداری بوکان | |
پلاک خودرو | ![]() |
بوکان (به کردی: بۆکان، Bokan) مرکز شهرستان بوکان در جنوب استان آذربایجان غربی ایران است.[۷] بوکان ﺑﻪ ﻟﺤﺎظ ﻣﻮﻗﻌﻴت فرﻫﻨگی و ﺗﻘﺴﻴﻢﺑﻨﺪی ﻣﻨﺎﻃﻖ ﻛﺮدنشین، ﺟﺰء ﻣﻨﻄﻘﻪ موکریان میﺑﺎﺷﺪ، این شهر سومین شهر پرجمعیت استان آذربایجان غربی است.
شهرستان بوکان (شهر بوکان و روستاهای اطراف) چهارامین شهرستان استان آذربایجان غربی بعد از شهرستانهای ارومیه و خوی و میاندوآب [۱] و هفتاد و ششمین شهرستان پرجمعیت ایران میباشد [۲].بر اساس نتایج آمارگیری سال ۱۳۸۵ این شهر پس از ارومیه و خوی سومین شهر پرجمعیت آذربایجان غربی [۸] و همچنین بر اساس نتایج این آمارگیری این شهر پس از کرمانشاه و سنندج و ایلام چهارمین شهر بزرگ کردنشین ایران محسوب میشود[۹]. البته اگر شهر ارومیه را که جمعیت قابل ملاحظه کرد دارد نیز حساب کنیم شهر بوکان به رتبه پنجم شهرهای کردنشین ایران تنزل میابد[۱۰]. [۱۱] همچنین این شهر ۵۱ امین شهر پرجمعیت ایران [۱۲] و ۲۴۲۳ امین شهر پرجمعیت جهان است [۱۳].[۱۴]
آب و هوا
آب و هوای شهرستان بوکان متعدل است[۱۵]در فصول پاییز و زمستان سرد و در بهار و تابستان گرم و خنک است. شهر بوکان در ۳۶ درجه و ۳۱ دقیقه عرض شمالی و ۴۶ درجه و ۱۲ دقیقه طول شرقی نسبت به نصف النهار گرینویچ قرار دارد و ارتفاع آن از سطح دریای آزاد ۱۳۷۰متر میباشد.[۱۶]
مردم
زبان
زبان مردم این شهر کردی سورانی است ؛ زبان سورانی خود به چندین لهجه تقسیم میشود. لهجهٔ رایج در سنندج لهجهٔ اردلانی است و لهجهٔ منطقهٔ بوکان نیز موکریانی نام دارد. در عراق نیز دو لهجهٔ اصلی سورانی اصلی (در اربیل و کرکوک و سلیمانیه و سقز) و سلیمانیهای رایج است. به طور کل اردلانی/سلیمانیهای یک گروه و موکریانی/اربیلی نیز یک گروه دیگر را تشکیل میدهند.[۱۷]
دین و مذهب
در آبان ۱۳۷۵، از جمعیت شهرستان ۹۴ درصد را مسلمانان تشکیل میدادهاند. این نسبت در نقاط شهری ۹۲ درصد و در نقاط روستایی ۹۸ درصد بودهاست. مردم بوکان عمدتا سنی و شافعی مذهب میباشند.[۱۸]
الگوی سکونت
این شهرستان طی بیست سال از میزان شهرنشینی نسبتاً بالایی برخوردار بودهاست. به طوری که میزان شهرنشینی از ۹۹/۴۵ درصد در سال ۱۳۵۵ به ۳۷/۶۸ درصد در سال ۱۳۷۵ رسیدهاست. یعنی طی بیست سال ۳۸/۲۲ درصد بر میزان شهرنشینی افزوده شدهاست. در آبان ۱۳۷۵ در این شهرستان از ۲۹۱۵۲ خانوار معمولی ساکن ۱۰۰ درصد در واحد مسکونی معمولی زندگی میکردند. تعدادخانوارهای شهرستان بوکان درسال۱۳۹۰ بالغ بر ۵۷٬۰۰۰خانواراست.عامل اصلی رشد جمعیتی شهر بوکان در دوره موردمطالعه مهاجرت بوده است.[۱۹]
وجه تسمیه
روایات زیادی در مورد ریشه نام این شهر وجود دارد. اختلاف نظر در مورد نام بوکان در میان نویسندگان و روایتگران از آنجا پدید آمده که بوکان با وجود قدمت فراوان، تاریخ مدونی ندارد. کشفیات گروهی باستانشناس در سال ۱۳۵۰ و مطالعات پس از آن نشان داده منطقه بوکان از قدیم پادگان اشکانیان و ساسانیان بودهاست. آثار باستانی زیادی که در این منطقه به دست آمده مؤید همین نظریهاست.[۲۰]
- در کتیبههای آشوری نام باریکانو (محل محصول) در جوار قلعه خارخار (دیواندره)دیده میشود که میتواند همان بوکان امروزی منظور باشد. باریکانو را میتوان باروکان یعنی محل بارو و برج هم معنی نمود. باو در کردی از جمله به معنی شایان و خوب است لذاباوکان (بوکان) با مفهوم محل بارو مناسب میافتد.[۲۱]
- یکی از روایات در مورد ریشه نام بوکان این است که «بو» به معنی سرزمین و «کان» به معنای معدن بوده و بوکان به معنی سرزمین معادن است.[۲۲]
اما این نظریه تنها در صورتی درست است که ما این اسم را با لهجه فارسی تلفظ کنیم یعنی «بوکان Bookan»، در حالی که ساکنین این شهر و اکثر مردم کرد زبان آن را بصورت «بوکان Bokan» ادا میکنند.
- از دیگر روایات مشهور این است که بوکان از دو کلمه «بوک» به معنی عروس و «آن» که علامت جمع است تشکیل شده و معنی عروسان یا عروسها را میدهد. گویا بوکان در مسیر چند راه قرار داشته و اغلب روستائیانی که هنگام عروسی، عروسشان را از یک ناحیه به ناحیه دیگر میبردهاند، از این روستا عبور میکردند و در پیرامون چشمه آب بزرگ و مشهور این شهر که کردها آن را «حهوزه گهوره» (Hewze Gewre) به معنی «آبگیر بزرگ» مینامند، به رقص و پایکوبی میپرداختند و از این رو این شهر به بوکان معروف شدهاست، البته این نظریه کاملا محلی است و نمیتواند صحیح باشد زیرا این شهر طبق کتبیههای آشوری و آثار بدست آمده از این شهر میتوان گفت قدمت تاریخی این شهر بیش از۲۰۰۰ سال میباشد.[۲۳]
- نظریهٔ دیگری وجود دارد که نام شهر را برگرفته از کلمهٔ «بک» به معنی خدا میداند. با اضافه شدن ا و ن در آخرِ نام میتوان گفت بوکان به معنی «سرزمین خدایان» است. این نظریه بسیار کهن است (مربوط به تمدن ماننایان. ایزیرتو) و به دلیل شرایط سیاسی و منطقهای تاکنون ناگفته ماندهاست.[۲۴]
- نظریه دیگر در مورد وجه تسمیه شهر چنین است: شهر بوکان به دور چشمه بزرگ حهوزه گهوره شکل گرفتهاست. به چنین چشمههایی در زبان کُردی «کانی Kani» گفته میشود. واژه «بو Bo» در زبان کردی کاربردهای مختلفی دارد که اغلب در شکل ترکیبی به کار برده میشود؛ مانند بو کوی؟(کجا؟)
اما چگونگی ترکیب این کلمات و شکلگیری واژه بوکان بر اساس این نظریه از این قرار است که: در زمانهای قدیم هنگامی که زنان قصد شستن وسایل خانه را داشتند آنها را با خود برداشته و به سمت رود یا چشمهای که در نزدیکی محل اقامتشان بوده میبردند. ساکنان اطراف بوکان نیز به همین ترتیب، برای شستن ظروف و وسایل خود به این کانی یا حوض میرفتند و هنگامی که کسی سراغ نفری را که جهت انجام این امور به «کانی» رفته بود، میگرفت، نزدیکان وی در پاسخ میگفتند: «او به کانی رفتهاست» و به زبان کردی «چوه بوکانی» یعنی به «چشمه» رفتهاست. بدین ترتیب واژه «بوکانی» به افرادی گفته میشد که رفت و آمد زیادی به «کانی» مزبور انجام داشتند و سپس کم کم در آنجا ساکن شدند. امروز حوض گوره (حهوزه گهوره)، در مرکز شهر واقع است و با آب گوارا و بی پایان خود آب امیرآباد (بوکان) را تأمین میکند. این چشمه که چشمهای جوشان است و آب آن از سفرههای زیرزمینی تأمین میشود نزد اهالی شهر از نوعی دلبستگی و جایگاه خاصی برخوردار است.[۲۵]
پیشینه تاریخی
وجه تاریخی
شهر بوکان با اینکه تاریخ مدونی ندارد، اماطبق کشفیات باستانشناسی سال ۱۳۵۰ که توسط وزارت فرهنگ آن زمان به ثبت رسیدهاست، معلوم میگردد که سه هزار سال پیش در این محل أبادی وجود داشتهاست. با مراجعه به ۳۱ فقره آثار مکشوفه باستانی بوکان واطراف آن وهمچنین وجود تنورهام خرد شده وگورهای بسیار دراعماق زمین برقدمت این نواحی میتوان پی برد.
مانناییان
این شهرستان در حدود ۳۰۰۰ سال قبل تحت نام ایزیرتو پایتخت تمدن مانناییان بودهاست.[۲۶] به دلیل نبودن موزه و امکانات کافی در این شهرستان آثار این تمدن به کوچکی دیده و بیان میشود نمونههای از آثار باستانی این منطقه در موزه ارومیه قرار دارد ولی بیشتر یافت شده را بیشتر میتوان در موزههای کشورهای دیگر مانند موزه توکیو دید.
این تمدن در مناطق کردنشین شمالغربی ایران سکنی داشتهاند.[۲۷][۲۸]وجه بارز هنر ماننایی ظرافت و زیبایی وصف ناپذیر آن است که در تمدنهای معاصر آنها کم نظیر است. هنر معروف آنها ساخت آجرهای لعابدار بودهاست. آجرهای با طرحهای رنگین که پس از گذشت حدود ۳۰۰۰ سال تقریباً سالم باقی ماندهاند. نمونه بسیار زیبایی از این آجرها در موزه شرق کهن توکیو نگهداری میشود.[۲۹][۳۰][۳۱][۳۲]
اشکانیان
بوکان به پادگاه اشکانیان وساسانیان نیز منتسب میباشد. زیرا تپههای خاکستری نشانگر آتشکدههای عهد زرتشت میباشد. طبق بررسیهای به عمل آمده درروند وخواستگاها پیدایش شهرها معلوم میگردد که خاورمیانه ومخصوصا مناطق کردنشین جزءکهن ترین تمدنهایی هستند که سابقه شهرنشین آنها محرز گردیدهاست بر همین اساس شهر کنونی بوکان نیز با توجه به قراگیری در حیطه جغرافیایی فوق ونیز وجود دهها بنا، تپه وسایت تاریخی در داخل واطراف خود از کهنترین مکانهایی است که دارای سابقه شهرنشینی میباشد.[۳۳] آنچه که ادعای فوق را ثابت میکند کاوشهای صورت گرفته در طی دهههای اخیر در محوطههای باستانی بوکان از جمله تپه قلایچی،قلعه سردار بوکان، قلعه واقع در محله کلتپه، قلعه عباس آباد، غار بی بی کند، و.. میباشد.[۳۴][۳۵][۳۶][۳۷]
قاجاریه
بوکان در زمان ناصرالدین شاه روستایی کوچک متشکل از خانههای کوچک گلین در پیرامون چشمهای بیش نبوده است،اهمیت آن به واسطۀ ارتباط این شهر با خاندان سردار عزیزخان مکری بوده است ،درآن دوران ایلهای مختلفی در منطقه موکریان زندگی و برروستاهای اطراف حکمرانی میکرند. تا اینکه سردار عزیز خان مکری فرمانده کل قوای عساکر منصوره نظام و غیر نظام دوره ناصرالدین شاه، بوکان را در زمان سلطنت محمد شاه قاجار به مبلغ ۹۰۰ تومان از ایل خالکی (خاکی) خریداری نمود.[۳۸] پس از درگذشت سردار عزیزخان، پسرش سیفالدین که در آن زمان کودکی بیش نبود، برمسند پدر نشست و مادرش که نیابت او را برعهده داشت، از خردسالی وی به نفع خود استفاده کرد و هنگامی که سیفالدین به سن بلوغ رسید، از ۸۰۰ پارچه آبادی قلمرو پدرش، تنها بوکان برای او باقی مانده بود. از این زمان بوکان به عنوان مرکز قلمرو مکریان نقش و اهمیت سیاسی و فرهنگی بیشتری یافت.[۳۹]
بوکان و موکریان در دورهای قاجاریه و پهلوی تحت حکمران محلی همچون عزیزخان مکری، سیف الدین خان مکری،محمدحسین خان مکری و علی خان بوده است.در زمان حکمرانی سيفالدين خان،در بالای تپه مرتفعی كه امروزه در وسط شهر قرار دارد قلعه با شكوهی در عرصهاي به مساحت تقريبی يك هكتار بنا شد، سیف الدین خان در سنین جوانی درگذشت.[۴۰]اين قلعه که به نواحي اطراف مشرف بود داراي دو برج مرتفع بود که در روز به علت فلزکاری بالای برجها از مسافت دور قابل رويت بود. در سال ۱۳۱۰ هجری قمری در کنار دو عامل مهم جمعيت پذيری يعنی عمارت سردار وچشمه آب ، مسجد جامع بوکان بنا نیز نهاده شد . [۴۱][۴۲]
پهلوی
پس از كودتای سياه ۱۲۹۹ و همچنين آغاز سلطنت رضا شاه پهلوی، بوكان به صورت شهر كوچكی درآمد و ادارات دولتی از قبيل پست و تلگراف، دارایی، گمرک و ژاندارمری داير گرديد. در سال ۱۳۰۷اولين مدرسه دولتی در اين شهر تأسيس و سپس با داير شدن ساير ادارات دولتی از قبيل دخانيات، ثبت احوال، بخشداری، شهر بوكان، بعنوان شهر پررونق و قابل توسعه در اين منطقه پا به عرصه وجود گذاشت.[۴۳]
جنگ جهانی اول
بوکان در جنگ جهانی اول هم در امان نماند پیشروی روسها و عثمانیها به منتطقه بوکان سبب ویران شدن این منطقه گردید. سپس بعد از عقب نشینی عثمانیها و روسها سبب شد که منطقه به تاراج برود. همچنین دراین سلسه از جنگها بوکان دست روسها بود وپس از انقلاب اکتبر وتخلیه ایران ازقوای روس، ترکهاجان روسها راگرفتند وتا پایان جنگ، بوکان در اشغال آنها بود.[۴۴]
کلیمان مهاجر
سال ۱۳۲۹ شمسی در حدود یکصدخانوار کلیمی (یهودی) درشهر بوکان وروستاهای تابعه سکونت داشتند، کلیمان در میان خودبه زبان عبری صحبت میکردندوبه زبانهای کردی، فارسی وترکی نیز آشنایی کامل داشتند.[۴۵]روزهای شنبه راتعطیل کرده وبرای انجام مراسم مذهبی به کنیسه میرفتند. با تشکیل کشور اسرائیل درسال ۱۳۲۹ شمسی، همه کلیمیان ساختمانها واموال واثاثیه خود را فروخته و به اسرائیل مهاجرت نمودند.[۴۶]
جمهوری خودمختار
طبق اسناد منتشر شده دولت بریتانیا[۴۷]،بعد از فروپاشی جهموری خودمختار مهاباد، شش سال بعد از آن در سال ۱۹۵۲ منطقه بوکان آماده برای یک شورش کردی بوده است،[۴۸] که به طرز وحشتناکی توسط ارتش ایران وبا دلخالت حکومت پهلوی سرکوب شده است و مانع از وقوع این شورش شدند.[۴۹]
بازدید فرح پهلوی
فرح پهلوی درسال۱۳۴۷ در بازدید از شهرهای کُردستان به مناطق شمالی کُردستان هم مانند بانه،بیجار،بوکان،مهاباد سرزد. او به همراه استاندار در بوکان' حاضرشد. سپس به فرح پهلوی خیر مقدم گفته شد و وی اعضای سازمان زنان و مدیران سازمانهای دولتی و مردم عادی را به حضور پذیرفت.[۵۰]
دعوت ولادیمیر مینورسکی
در سال ۱۹۱۱ میلادی سردار محمدحسین خان مکری ولادمیر مینورسکی را به آذربایجان دعوت میکند،[۵۱] بعد از بازدید شهر ارومیه و آشنایی مینورسکی با ترکان ارومیه ؛ سردار وی را به عمارت خود در شهر بوکان برده و اهالی بوکان و عمارت به پیشوازی مینورسکی رفته و از او پذیرایی باشکوه و بزرگی بعمل آوردند.[۵۲]
رویدادهای تاریخی
- نخستین درمانگاه بوکان در سال ۱۳۲۶ با پزشکی دکتر»فریدریش آلمانی«جراح و دستیاری همسرش آغاز به کار کرد.
- جمعیت شیر و خورشیدسرخ (هلال احمر) در شهریور ماه سال ۱۳۲۸ تشکیل گردید.
- سد شهید کاظمی (ملقب به کوروش کبیر در دوره پهلوی) به وسیله یک شرکت اطرایشی در سال ۱۳۴۷ احداث گردیدهاست.
- اولین روزنامه هم بنام هلاله در اسفند ماه ۱۳۲۴ از چاپخانه بوکان منتشر شد.
- اولین گروههای کوهنوردی به شیوه نوین در سالهای ۱۳۴۷ الی۱۳۵۰ توسط دبیرانی که از مرکز و شهرها به این شهر آمده بودند برپا شد.
- اولین بخشدار رسمی بوکان شخصی بنام عزیزخان حیدری درسال ۱۳۱۵ بود.
- درسال۱۳۲۷ بوکان تبدیل به شهر میشود وشهرداری درآن تأسیس شد.
- اولین مدرسه ابتدایی به شیوهٔ نوین در سال ۱۳۰۷ دایر گردید.
- سفر ژاگ دمورگان و خاطرات جهانگردان به بوکان
جمعیت و تقسیمات سیاسی
تاریخچه
طبق قانون تقسیمات کشور، درسال ۱۳۱۶ش بوکان به عنوان بخش در شهرستان مهاباد در استان آذربایجان تشکیل شد. درسال ۱۳۶۹ شمسی، طبق تصویبنامة هیئت وزیران وهمچنین تلاشهای نماینده آن زمان، شهرستان بوکان به مرکزیت شهر بوکان مشتمل بر دو بخش تشکیل شد. واز مهاباد به کلی جدا گردید.[۵۳]
جمعیت و برآوردها
جمعیت کل شهرستان بوکان طبق سرشماری سال ۱۳۹۰ایران به ۲۷۹٫۰۰۰ (۱۳۹۰) نفر میرسد،[۵۴]اما بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت کل شهرستان (جمعیت شهر و روستاها) بوکان برابر با ۲۰۴،۳۰۸ نفر بودهاست، که از این تعداد ۱۰۲،۴۸۸ نفر آنان مرد و ۱۰۱،۸۲۰ نفر آنان زن بودهاند. این شهر ۵۱امین شهر پرجمعیت ایران و ۲۵۶۶امین شهر پرجمعیت جهان است.[۵۵]
توابع
شهرستان بوکان دارای ۲ بخش به نامهای مرکزی و سیمینهاست و ۷ دهستان دارد. بخش مرکزی دهستانهای آختاچی، ایل تیمور، ایل گورک و بهی فیض اله بیگی و بخش سیمینه دهستانهای آختاچی شرقی ـ آختاچی محلی و بهی دهبکری را شامل میشود.[۱۱].بوکان مرکز استان مکریان یا کردستان شمالی میباشد.
جاذبههای تاریخی
![](http://upload.wikimedia.org/wikipedia/fa/thumb/5/57/Sardar_Azizkhan-ghajar.jpg/190px-Sardar_Azizkhan-ghajar.jpg)
گورستان سرداران مکری
گورستان تاریخی خانواده سردار که مربوط به دوره قارجهاست، امروزه در پارک عمومی ملت شهربوکان قرارگرفتهاست. این مقبره در انتهای پارک قراردارد.مقبره در سطح ۱۹۸ متر مربع و دارای یک گنبد مرکزی، ایوان و دو دهلیز در طرفین است. مصالح به کار رفته در پی بنا از سنگ لاشه به صورت، دیوارها، گنبد و طاقها از آجر چهار گوش است. در ضلع جنوبی – ورودی بنا – ایوانی با دو ستون سنگی قرار دارد. این مقبره محل دفن خانواده «عزیز خان مکری» داماد امیرکبیر و فرمانده کل قشون ناصرالدین شاه بودهاست.[۵۶] گورستان خانواده سردار به عنوان یکی امکانهای مهم تاریخی شهر درسال ۱۳۸۲ توسط میراث فرهنگی کشور ثبت شدهاست مقبره اصلی سردار عزیزخان مکری' در رواق پایین پا مقبره سید حمزه در پارک مقبرةالشعرا تبریز واقع است.[۵۷]
تپه باستانی قلایچی
بوکان هویت تاریخی خود را از (قلعه باستانی قلایچی) در مجاورت روستای قلایچی در هشت کیلومتری شمال شرقی بوکان میگیرد؛ که بازمانده یکی از مراکز بسیار مهم تمدن (ماناها) در هزاره اول پیش از میلاد مسیح در حوزه شمال غرب ایران که برخوردار از تمدن و قانون بودند؛ است. حاکمان قلعه تاریخی قلایچی معبد این قوم متمدن بودند که نزدیک به سه هزار سال پیش مدت زمانی در این ناحیه سکونت و حکم رانی کردهاند وآنچه از اجزای معماری این تمدن کهن در این قلعه باستانی به دست آمده با تمدنهای مشابه و هم زمان خود از جمله (حسنلو) در نقده و (زیویه) در سقز که از نظر جغرافیایی با قلعه (قلایچی) هم حوزهاست، قابل مقایسه و برابر دانست به گونهای که آثار معماری مکشوفه از نظر مشخصات و نقشه بیش از هر چیز بیانگر یک معبد بزرگ است.[۵۸]
غار عمیق قلایچی
این غار عظیم با دهانهای بزرگ به قطر ۸ متر، سالها با داستانهای فراوان پر رمزو رازترین مکان نامشکوف بوکان بود تا اینکه در سال ۱۳۸۱ نخستین تیم منتخب از کوهنوردان بوکان با جسارت و از جان گذشته گی زیاد موفق به فرود از چاه نخست این غار به طول ۱۱۰ متر شده و توانستند حس کنجکاوی اهالی را تا حدودی ارضا نمایند، سپس در سال ۱۳۸۴ تیم مجهزتری به سرپرستی زنده یاد مقبل هنرپژو کوهنوردی عضو تیم ملی توانست سه تالار عظیم این غار را بعد از چاه مورد شناسایی و طول مسیر پیمایش شده این غار را به حدود ۳۰۰ متر برساند. ازآن سال ببعد تیمهایی وارد این غار شده و هرکدام مقداری از آن را بازدید کردند تا بالاخره تیمی از باشگاه سنگنوردان بوکان موفق به پیشروی بیشتر و نقشه برداری حدود ۴۰۰ متر ازاین غار برای اولین بار شدند.[۵۹] غار قلایچی در ۱۲ کیلومتری شمال شرقی شهرستان بوکان و در مجاورت محوطه باستانی قلایچی که از مراکز تمدن مانایی هاست قرارگرفته و از جمله غارهای طبیعی به شمار میآید که در اثر نفوذ آب به درون لایه زمین شکل یافته و از نظر ساختاری میتوان آن را از جمله غنی ترین غارهای مکشوف در ایران به شمارمی رود. دهانه غار با قطر ۸ متر در ارتفاع ۰ ۱۷۵ متری کوهی با همین نام قراردارد. گفته میشود این غار عمیقترین چاه طبیعی کشف شده در ایران است.[۶۰]
مسجد حمامیان
این مسجد در نزدیکی شهر و در کنار روستای حمامیان قرارگرفتهاست. بافت این مسجد به دهههای ۱۳۲۸ و قبل از جنگ جهانی اول ساخته و بنا شدهاست، موسس این مسجد مرحوم «محمود آقا ایلخانی زاده» و معمار آن شادروان «معمارباشی مراغهای» بودهاست. بنای مسجد بابلان مربع شکل و بصورت تک گنبدی با مصالح سنگ لاشهای در پی و آجر چهارگوش در بدنه و گنبد پوششی بصورت دو لایه با ظرافت خاصی بنا گردیده و بعد از احداث بنای مسجد واحدهایی تحت عنوان مدرسه متصل به بنای مسجد ساخته شدهاست.[۶۱]
قلعه سردار
یکی از مکانهای مشهور در بوکان میباشد که با قدمتی تاریخی مورد توجه بیشتر اهالی این شهر در طول تاریخ بوده، این مکان تاریخی مقر سرداران مکری؛عزیزخان و سیف الدین خان نیز بودهاست. باآغار انقلاب در ایران حدود سالهای ۱۳۵۷و۱۳۵۸ این قلعه تخریب میشود، وبالاخره درسال۱۳۸۹ به کلی نابود میشود.[۶۲]
دژ تبت
تپهٔ تبت که از آنِ هزارهٔ نخست پیش از میلاد است، اکنون در زیر روستایی به همین نام در نزدیکی بوکان قرار دارد. آثاری همچون دژی سنگی با برجهایی نیمدایرهای،پلههایی سنگی، خانه، آرامگاههایی صخرهایی و … بر فراز کوه تبت دیده میشود.[۶۳]
بناهای تاریخی
قلعه داش کند، آسیاب کهنه، قلعه قره کند، کور خانه، قبرستان قدیمی قاجر (هزاره اول و دوم قبل از میلاد)، قلعه عباس آباد (ساسانی)، قلعه اوغلام، قلعه سماقان، قلعه چاورچین، سد قدیمی (قورمیش)، دخمه علی کند (صفویه)، قلعه بوغه، قلعه امیرآباد، قبرستان کانی شیشه، گنبد سردار، قبرستان خراسانه، قبرستان شیخلو، قبرستان داش، قبرستان کافی موزه، مسجد جامع بوکان[۶۴]
برخی ازاماکن گردشگری
- غار قلایچی غار روستای قلعهچی نزدیک بوکان
- سد بوکان
- غار کولآباد میان بوکان و میاندوآب
- ایوان سنگی روستای آغجیوان
- غار مکری قرآن در روستای خراسانه
- غار کونه کوتر در قریه ینگجه بوکان
- قلعه سنگی روستای سماقان فرهادتراش
- جلگه سردرآباد
- گورستان سرداران مکری ایلات مکریان
- حوض گوره چشمه بزرگ آب و تاریخی بوکان
- مسجد جامع حمامیان
- اطاقهای سنگی روستای بیبیکند
- مقبره هنرمند نامدار کردستان حسن زیرک
- پارک ساحلی بوکان
- پارک کوی محمدیه
- مجتمع فرهنگی و تفریحی کیوه رش
- قلعه ناچیت در روستای ناچیت بوکان
- قلعه سردار بوکان
- تپه مقصود در روستای ملالر بوکان مربوط به دوره کالکوتیک
- غار سید جمال الدین
استورهای تاریخی
حسن زیرک
«مشهورترین هنرمند در ارسهٔ موسیقی در بین تمامی کُردها»[۶۵] حسن زیرک ؛ فردی به تمام معنا خلاق و استورهای تکرارنشدنی در طول تاریخ کُردستان میباشد، وی کسی است که بدون هیچ گونه آگاهی از سواد ودانش زمان خود توانایی حفظ بیش از دهها قطعه شعر را داشتهاست و بیشتر آثار خود را بصورت الهامی سرایدهاست، طبق روایات خانواده خود و اساطیری همچون شهرام ناظری، هنرمند موسیقی سنتی ایران این سخن اثبات شدهاست، ناظری درباره وی مینویسد:
«درخصوص مرحوم حسن زیرک، درمجموع فقط میتوانم بگویم که یک انسان نابغه به معنای واقعی بود. یعنی در همان لحظه که وارد ارکستر رادیو میشد و به اتاق ضبط میرفت، بداهتاً هم شعر میسرود، هم آهنگ میساخت، و هم آن را میخواند، که تاکنون چنین موردی در موسیقی سابقه نداشتهاست»[۶۶] ترانه های حسن زیرک به طور رسمی مجاز میباشند حتی در بخش صداوسیمای ایران، این استاد موسیقی نامدار کردستان بیش از ۱۳۷۱ آهنگ را سرایدهاست. استادحسن زیرک درهفتم مردادماه سال ۱۳۵۱، برابر با ۳۰/۷/۱۹۷۲در سن ۵۰ سالگی در بیمارستان بوکان به علت بیماری از بین رفتن کبد و ناراحتیهای معده درگذشت و در دامنهٔ کوه نالشکینه به خاک سپرده شد، درهنگام مرگ استادحسن زیرک،رادیو لندن ازبزرگواری اویادمی کندو میگوید، یگانه هنرمند ملت کرد در بیمارستان بوکان درگذشت.[۶۷]
ویژگیهای طبیعی و جغرافیایی
وسعت
شهرستان بوکان با وسعت ۲۵۴۱٫۳۰۶ کیلومترمربع، حدود ۶٫۵۰ درصد از سطح استان را به خود اختصاص میدهد. این شهرستان در ارتفاعی حدود ۱۰۰۰ تا بیش از ۲۰۰۰ متر از سطح دریا بوده و شیب متوسط وزنی آن ۸ درصد محاسبه گردیدهاست. از سطح شهرستان ۳۰٫۳۱ درصد اراضی کوهستانی، ۲۹٫۷۳ درصد تپهها و ۳۹٫۹۶ درصد بقیه را اراضی دشتی، سیلابی و... تشکیل میدهند. از نظر مختصات جغرافیایی در ۳۶ درجه و ۳۲ دقیقه عرض شمالی و ۴۶ درجه و ۱۳ دقیقه طول شرقی واقع گردیدهاست.
سراسر نمایی شهر
موقعیت جغرافیایی
شهرستان بوکان در منطقه تقریباً کوهستانی و معتدل قرار گرفته که از جهت شمال به شهرستان میاندوآب و از جنوب به شهرستان سقز و از شرق به شهرستان شاهیندژ و از غرب با شهرستان مهاباد و از جنوب غرب با شهرستان سردشت و منطقه ایل گورک Gawerek همسایهاست. مرکز این شهرستان شهر بوکان است.[۶۸]
![]() |
بناب،تبریز | میاندوآب | نقده،اشنویه،ارومیه | ![]() |
شاهین دژ | ![]() |
مهاباد، پیرانشهر | ||
![]() ![]() | ||||
![]() | ||||
تکاب، بیجار | سقز، بانه، سنندج | سردشت |
پایانههای مسافربری
فاصلهٔ شهر بوکان با برخی از مناطق شهری ایران[۶۹]
شهر مقصد | طول مسافرت |
---|---|
تهران | ۶۱۰ کیلومتر |
تبریز | ۲۲۰ کیلومتر |
ارومیه | ۱۸۳ کیلومتر |
شیراز | ۱۵۱۸ کیلومتر |
سنندج | ۲۲۸ کیلومتر |
کرمانشاه | ۳۹۱ کیلومتر |
زنجان | ۲۷۴ کیلومتر |
رشت | ۴۷۰ کیلومتر |
بندرعباس | ۱۲۰۵ کیلومتر |
گونههای جانوری موجود
مهمترین جانوران مهرهدار شهرستان بوکان دوزیستان، خزندگان، پرندگان، ماهیان و پستانداران هستند. گونههای دوزیستان و خزندگان و ماهیان در بخشهای مربوطه اشاره شدهاست ولی گونههای پستانداران شامل: قوچومیش، خرس، گرگ، روباه، شغال، رودک، سمور، زرد بر و انواع جوندگان هستند.
- انواع پرندگان نیز عبارتنداز:
کبک، کبکچیل، عقابها، شاهین، بحری، بالابان، لیل، دلیجه، انواعجغد، کرکسمصری، دال، حواصیلها، لکلک سفید، غازخاکستری، اردکسرسبز، خوتکا، فیلوش، اردکاردهای، آنقوت، غازپیشانیسفید، قرهغاز، کشیمها، اکراس، کاکاتیها، انواع پرستوهای دریایی، سار، انواع دارکوب، چنگر، سبکبالان و میشمرغ میباشد.
میش مرغ
پرندهٔ نادری بنام میشمرغ در دشتهای سوتا و سهکانیان و در این منطقه زیست میکند و در تمام فصول سال دیده میشود و مرحله حساس تخمگذاری را نیز در این منطقه میگذرانند و تعداد قابل توجهی از آن حدود ۱۵۰قطعه در این شهرستان هستند که با توجه به موقعیت منطقه و افزایش جمعیت در چند سال اخیر قابل ملاحظه میباشد و از طرف محیطزیست کاملاً تحتحفاظت قرار دارد. پرندگان شکاری و لاشخورها و انواع پرندگان سبکبال، کبکمعمولی و چیل در سطح شهرستان زیست مینمایند ولی تعداد جمعیت وتنوع گونهای پرندگان آبزی با مقایسه با پرندگان خشکزی کمتر بوده و پرندگان آبزی فقط در مسیر رودخانه سیمینهرود و زرینهرود در محدوده این شهرستان دیده میشود. از عمدهترین زیستگاههای چیرگ در ایران میتوان به دشتهای اطراف بوکان (دشت سوتاو حمامیان، دشت اینگیجه و آلبلاغ، دشت قازلیان و دشت سهکانیان) اشاره کرد که بیشترین جمعیت تولید مثل کننده و زمستان گذران میشمرغ در ایران را در خود جای دادهاند. بوکان آخرین پناهگاه این گونه با ارزش در ایران میباشد و میش مرغ یکی از مهمترین آثار طبیعی ملی در شهرستان بوکان بشمار میرود.[۷۰]
سمندرکردستانی
در ایران چهار نوع شاخص سمندر وجود دارد که عبارتند از (Neurergus)،(N.crocatus)،(N.kaiseri)،(N.microspilotus) که سمندر کردستانی از نوع N.microspilotus است. پراکنش جهانی سمندر کردستانی محدود به کشورهای ایران(غرب و شمال غرب)، عراق(شمال شرق) و ترکیه(جنوب شرق) بوده و در زمان حاضر جزو گونههای در خطر انقراض(endangere) بوده و در فهرست سرخ IUCN طبقه بندی شدهاست. هم اینک این گونه تنها در ایران در استانهای کرمانشاه و کردستان (زاگرس مرکزی) و جنوب آذربایجان غربی پراکندگی داردوبهترین زیستگاه برای این سمندر شهرستان بوکان میباشد.[۷۱]
گونههای گیاهی
- این شهر بدلیل موقعیت مناسب آب و هوای خوب و منحصرد به فرد خود تواسنته بخشی از گونههای گیاهی و جانوری را درخود پرورش و جذب کند درشکارگاها و سطح شهرستان، برخی از گونههای گیاهی و جانوری موجود دراین شهرستان عبارتند از:
بادام کوهی، نسترن وحشی، زالزالک، گلابی وحشی، انواع بلوط غرب، داغداغان، گز، پسته وحشی (بنه)، انواعگونها، انواعگنگر، انواعسلمهتره، ختمی، فرفیون، شیرینبیان، گزنه، پونه، کاکوتی، بداغاوتی، کلاهمیرحسن، بومادران، گلگندم، غازآیاقی، آویشن، ریواس، کلاهمیرحسن، شویدوحشی، ترشک، لاله، جگن، نی، سرخس، تربچهوحشی، بارهنگ، مرغ و.... [[۷۲]
محلات
جغرافیایی انسانی شهر
ساختار سنی و جنسی
در دوره مورد مطالعه ساختار سنی جمعیت شهرستان به سوی تعادل گرایش دارد در سال ۱۳۷۵ سهم جمعیت کمتر از ۱۵ سال شهرستان به ۴۲درصد کاهش یافتهاست در حالیکه سهم جمعیت ۶۴-۱۵ ساله با افزایش روبرو بوده و به رقم ۰۰/۵۴ درصد رسیدهاست. این امر در گروه سنی ۶۵ سال به بالا نیز اتفاق افتادهاست. مسلماً کاهش شدت جوانی جمعیت شهرستان به عنوان یک تحول مثبت تلقی میشود. در آبان ۱۳۷۵، از ۱۷۵۵۴۱ نفر جمعیت شهرستان، ۸۸۹۳۰ نفر مرد و ۸۶۶۱۱ نفر زن بودهاند که در نتیجه، نسبت جنسی برابر ۱۰۳ به دست میآید. به عبارت دیگر، در این شهرستان در مقابل هر ۱۰۰ نفر زن، ۱۰۳ نفر مرد وجود داشتهاست. این نسبت برای اطفال کمتر از یکساله ۱۰۳ و برای بزرگسالان (۶۵ ساله و بیشتر) ۱۴۳ بودهاست. نسبتهای مذکور در نقاط شهری به ترتیب، ۱۰۴ و ۱۲۳ و در نقاط روستایی ۱۰۳ و ۱۹۳ بودهاست. از جمعیت این شهرستان ۰۰/۴۲ درصد در گروه سنی کمتر از ۱۵ ساله، ۰۰/۵۴ درصد در گروه سنی ۶۴-۱۵ ساله و ۰۰/۴ درصد در گروه سنی ۶۵ ساله و بیشتر قرار داشتهاند. میانگین سنی جمعیت شهرستان در سال ۱۳۷۵ حدود ۷۳/۲۲ و میانه سنی معادل ۱۲/۱۸ محاسبه گردیده که به شاخصهای مربوط به استان نزدیک میباشد
مهاجرت
در فاصله سالهای ۱۳۶۵ تا ۱۳۷۵، ۲۸۹۱۶ نفر به شهرستان وارد و یا در داخل این شهرستان جا به جا شدهاند. محل اقامت قبلی ۷۶/۳۱ درصد مهاجران، سایر استانها، ۱۸/۲۴ درصد شهرستانهای دیگر استان محل سرشماری و ۱۹/۴۲ درصد شهر یا آبادی دیگری در همین شهرستان بودهاست. محل اقامت قبلی بقیه افراد، خارج از کشور یا اظهار نشده بودهاست. مهاجران وارد شده طی ۱۰ سال قبل از سرشماری آبان ۱۳۷۵ برحسب آخرین محل اقامت قبلی به تفکیک نقاط شهری و روستایی و جنس.
سواد
در آبان ۱۳۷۵، از ۱۴۹۲۲۴ نفر جمعیت ۶ ساله و بیشتر شهرستان، ۳۰ درصد باسواد بودهاند. نسبت باسوادی در گروه سنی ۶الی۱۵ ساله ۴۲/۸۷ درصد و در گروه سنی ۱۵ ساله و بیشتر ۴۳ درصد بودهاست. در بین افراد لازم التعلیم (الی۱۵ ساله)، نسبت باسوادی در نقاط شهری ۹۵ درصد و در نقاط روستایی ۹۰ درصد بودهاست.این شهرستان هرساله بیشترین قبولی در آزمون های سراسری نسبت به مناطق دیگر استان آذربایجان غربی کسب میکند.همچنین کسب رتبه های سه رقمی در آزمون ها و المپیادهای كشور نقش علمی این شهرستان را در سطح كشور برجسته كرده است .[۷۳] درصد باسوادان در جمعیت ۶ ساله و بیشتر بر حسب گروههای عمده سنی به تفکیک ساکن و جنس در این شهرستان، نسبت باسوادی در بین مردان ۹۶ درصد و در بین زنان ۱۵ درصد بودهاست. این نسبت در نقاط شهری برای مردان و زنان به ترتیب ۲۷ درصد و ۵۶ درصد و در نقاط روستایی ۶۳ درصد و ۷۸ درصد بودهاست.[۷۴]
امکانات
اماکن سطح شهر
ردیف | مکان | مهمترینها | شمار | تأسیس |
---|---|---|---|---|
۱ | پارک ها | پارک ساحلی پارک محمدیه شهرک ملت |
۱۲ | - - - |
۲ | هتل ها | ایزدی |
۲ | - -۱۳۹۰ |
۳ | شهربازی ها | شهربازی ساحلی جنگلی ساحلی پیست اسکیت آرش |
۲ | - - |
۴ | مراکزورزشی | سالن وحدت استادیوم ۶هزارنفری بوکان |
- | - |
۵ | موزه ها | فاقد موزه | - | - |
۶ | نشریه و روزنامه ها | فرصت برابر مرزداران چروُ |
۴ | - |
۷ | کتابخانه ها | عمومی واحد۱ عمومی واحد۲ |
۲ | - - - |
مراکزآموزشی
نوع دانشگاه | نام | تاسیس | شمار دانشجویان |
---|---|---|---|
آزاد | دانشگاه آزاد اسلامی واحد بوکان | ۱۳۸۳ | ۱۴۰۰ دانشجو |
پیام نور | دانشگاه پیام نور بوکان | - | ۳۰۰۰٬۲۰۰ دانشجو[۷۷] |
غیره | دانشگاه علمی کاربردی بوکان دانشگاه پرستاری واحد بوکان موسسهٔ آموزش عالی غیرانتفاعی |
صنایع دستی بوکان
قالی بافی
قالی بافی بوکان به سبک سنتی در اندازههای پشتی و کناره و در طرحهای ۳ ترنج- هراتی- و سایر طرحهای کردی افشار و... تولید میشوند طرح قالیهای بافت بوکان همانند اکثر قالیهای کردی انتزاعی هستند نقوش موجود در بافتهها مستقیماً از عوامل طبیعی مانند کوه- رود- درخت- آتش و... الهام گرفته شدهاند. رنگهای مورد استفاده در آنها همان رنگهای تند و درخشان مناطق کردنشین است. اما امروزه تولید فرشهایی با نقشههای شهری و گردان نیز در این شهرستان رایج شدهاست.[۷۸]
سجاده بافی
همانند سایر مسلمانان اهل تسنن که مقید به نماز خواندن روی سجاده مخصوص بخاطر تأمین طهارت مکان عبادت هستند اهالی بوکان نیز به تولید انواع سجاده از نوع جاجیم و گلیم با طرحهای ساده یا طرحهائی مخصوص (شبیه طرح محراب) اشتغال دارند این دست بافته بدلیل کوچکی و سبکب براحتی توسط نمازگذار قابل حمل است. در بافت سجاده معمولاً از پشمهای خودرنگ استفاده میشود و اغلب برنگهای سفید – سیاه و قهوهای است از این رو سجاده یا تماماً قهوهای بوده یا دارای زمینه سفید با نقوش تیرهاست.[۷۹]
پارچه بافی
بدلیل علاقه اقوام کرد به حفظ سنن و آداب و رسوم سنتی خود و پیروی از هویت فرهنگی خاصی که به آن پایبند هستند تولید پارچه مخصوص لباس کردی که "بوزو" نامیده میشود توسط دستگاههای پارچه بافی معمول است روش کار بدین صورت است که استاد کار پس از دریافت پشم ریسیده شده و گرفتن سفارش اقدام به چله کشی و ماسوره پیچی نخها نموده و با توجه به ابعاد محصول مورد سفارش و نوع بافت آن از شانههای مختلفی استفاده مینماید سپس با حرکت در آوردن ماکو به کمک دست که در داخل آن ماسوره حاوی نخهای پود قرار داده و استفاده از پا برای ایجاد درگیری نخهای پود و تار عمل بافت را انجام میدهد عرض دستگاههای بافندگی از ۲۰ تا ۶۵ سانتی متر متفاوت است. عرض ۲۰ سانت بیشتر برای تهیه پارچه لباسهای کرسی معمول است و بطور متوسط از ۲۲ متر آن یکدست لباس محلی کردی تهیه میگردد. در برخی موارد نوعی پارچه توری برای تهیه پشه بند نیز تولید میشود که نخهای آن بسیار ظریف تر از پارچه معمولی است.[۸۰]
سرشناسان
ادبی
- سواره ایلخانی زاده (پدر شعر نوی کُردی در ایران)
- عباس حقیقی (شاعر نامی کورد- آثار وی دیوان، کۆلکەزێڕینه، شەونم و برخی آثار چاپ نشده)[۸۱]
- سید کامل امامی، شاعر کُرد
- خالد حسامی، شاعر کُرد
- عبدالله بیگ ملقب به مصباح الدیوان ومتخلص به ادب'، شاعر پرآوازه موکریان[۸۲]
هنری
- حسن زیرک، هنرمند کُرد
- حسن درزی، خواننده و آهنگساز کردستان
- علی کاردار، خواننده کُرد
- علی خندان، طنزپرداز مشهور کردستان
- قادر عبداللهزاده، معروف به قاله مه ره نوازنده شمشال (نوعی نی سنتی) در کردستان
- عثمان رحمان زاده «پدر ژپتوی ایران» (مجسمه ساز وطراح عروسکهای چوبی)[۸۳]
- ریبین حیدری، مجسمه ساز ایران
- مصطفی شیرزاد، نقاش کُردستان
- اسماعیل خان فرخی، عکاس نامی دوره پهلوی
- پیمان ابراهیمی، نقاش بوکانی
- محمد قریشی، کاریکاتوریست بوکانی[۸۴]
- یاسین قریشی، کاریکاتوریست بوکانی
ورزشی
- مقبل هنرپژوه، کوهنورد
- آرام خلیلی فوتبالیست تیم بوداگیمت نروژ[۸۵]
- محمداکرم سرا (مسئول فول کنتاکت بوکسینگ استان آذربایجان غربی)
سیاسی
- سردار عزیزخان مکری وزیرجنگ ناصرالدین شاه قاجار و داماد امیرکبیر ایرانرفکندی
- سردار محمدحسین خان مکری و سیف الدین خان مکری، حاکمان بوکان و موکریان
- عبدالله مهتدی، دبیر اول سازمان کومله
- حاج قاسم کریمی، بیان گذار نهضت ملی در کردستان
- حسن قزلجی، مترجم و نویسنده و اولین سردبیر مجله هه لاله بوکان
- علی گلاویژ فعال سیاسی،شاعر
علمی
- برادران حسامی (داروساز)[۸۶]
- حسن صلاح، استاد دانشگاه
- دکتر محمدقسیم عثمانی، نماینده مجلس نهم و یکی از مولفان کتبهای حسابداری درایران[۸۷]