loading...
سولاکان
سولاکان -ابوالمومن

YFBVo

سیدخلیل مرتضوی بازدید : 469 دوشنبه 01 آبان 1391 نظرات (0)
شورای دانش آموزی

شورای مدرسه :

سر صف ایستاده بودیم که خانم مدیر پای میکرو فن گفت : هر کس می خواد شورا بشه اسمشو بده به نماینده ی کلاس . منم که کلاس پنجم و چهارم رئیس شورا بودم و می دونستم شورا چیه و باید چه کار هایی کرد اسمم را به نماینده ی کلاس دادم . باید از یکشنبه تبلیغات کردن رو شروع می کردیم . به خاطر همین هم نشستم پای کامپیوتر و دست به صفحه کلید شدم . اونقدر تبلیغات و شعار نوشتم که اگه تو کل شهر هم پخش می کردم باز زیاد می آوردم . فردا صبح در حالی که یک مشمای گنده از تبلیغات در دست داشتم وارد مدرسه شدم . به پیش خانم پرورشی یمان رفتم تا تبلیغات های قشنگم را به او نشان بدهم . وقتی که تمام تبلیغات هایم رو دید نگاهی عمیق به من انداخت و گفت مثل اینکه تو هنوز درک نکردی که اومدی راهنمایی . اینا دیگه چیه که نوشتی : سه سه سه ستاره زهره حریف نداره حتما رای می یاره . گفتم : خوب اون یکیا چی اونا که خوبه . گفت : تو همه ی تبلیغات هاتون حتما باید اهدافتون نوشته شده باشه . تبلیغات هارو از دست خانم پرورشی گرفتم و با بی حالی به سر کلاس رفتم .

آخه چه اهدافی بنویسم وقتی که نمی دونم می تونم بهش عمل کنم یا نه . به تبلیغات های بچه ها نگاه کردم تا ازشون اهدافشون رو کپی بزنم . با خواندن تبلیغات ها متوجه شدم که همه ی بچه ها از روی هم کپی زدن . همشون اهدافشون مثل هم بود . 1- تدارکات اردو های برون شهری . (عمرا ) 2- زیبا سازی حیاط مدرسه . ( عبدا ) و ...............

راستش دوست داشتم تبلیغات های من با بقیه فرق بکنه . یه جوری که دانش آموزان رو به طرف خودش جذب کنه . اما نمی دونستم چه جوری می تونم این کار رو بکنم . خیلی فکر کردم تا اینکه تصمیم گرفتم در تبلیغات هایم عکس بزنم . عکس خودم رو که نه عکس های بازیگر ای فیلم ها رو . چون می دونستم به خاطر عکسام که شده رای می یارم . چند تا تبلیغات را نوشتم .مثل : ما برره ای ها به زهره رای ودیم . (عکس برره ای ها راهم پایین تبلیغاتم زد م .)

2- اهداف : 1- زیاد کردن جوایز مدرسه . 2- رنگ زدن کف حیاط مدرسه به کمک خود شما . 3- دعوت کردن انسان های معروف به مناسبت های مختلف . 4- تدارکات اردو های برون کشوری . 5- و هر چی که شما دوست داشته باشید ..... دوباره از تبلیغات هایم پیرینت گرفتم و بردم مدرسه . اما دوباره همشون رد شد . دیگه اعصابم خورد شد . از لجم همه ی تبلیغات هایم رو بین بچه ها ی مدرسه پخش کردم تا اعصاب خانم پرورشیمونم خورد بشه . آخه گفته بود نباید تبلیغات هایتان را بین بچه ها پخش کنید . زنگ آخر هم خورد و همه به طرف سرویس ها حمله ور شدن . بد بختا نه سرویسم نیامده بود . وقتی که همه سوار سرویس ها شدند و به خانه رفتن . خانم پرورشی و خانم ناظم و خانم مدیر از مدرسه بیرون آمدن تا مرا پیدا کنند . منم که دم مدرسه منتظر سرویسم وایستاده بودم و هنوز نرفته بودم . بعد خانم ناظم مرا صدا زد تا برم حیاط مدرسه رو ببینم . خوب منم به حرفشون رفتم و نگاهی به حیاط مدرسه کردم . وای ی ی ی ی ....... بد بخت شدم . همه تبلیغات هایم پاره پاره شده روی زمین افتاده بود . بچه ها عکس های تبلیغات هامو قیچی کردن و بقیه شو انداختن زمین . خلاصه مردم و زنده شدم . چون خیال می کردم که حتما الان می گن تا همه ی اینا رو جمع نکنی نمی تونی بری خونه . اما خدا رو شکر این حرف رو نزدن . فقط گفتن چرا به حرف ما نرفتی .. هان ... ؟ فردا باید مامانتو می یاری مدر سه ... ! شوخی کردم بهم نگفتن مامانتو باید بیاری مدرسه . بهم گفتن اسمتو از تو شورا خط می زنیم . اما اگه از من نظر می خواستن حاضر بودم که به جای خط خوردن اسمم مامانمو بیارم مدرسه .


ولی خوب چیکار کنم از من نظر نخواستن . روز رای گیری فرا رسید ه بود بدون اینکه کسی بفهمه که اسم من از تو شورا خط خورده است . وقتی برگه ی رای گیری رو بهم دادن به هیچ کس رای ندادم چون از دست بچه ها به خاطر پاره کردن تبلیغات هایم خیلی ناراحت شدم . بعد از رای دادن همه ی بچه ها- صندوق های رای گیری رو به نماز خانه بردند تا رای ها را بشمارند . بعد از شمردن تمام رای ها اسامی کسانی که رای آوردن رو تو مقوا نوشتن و به تابلو ز دند . اصلا باورم نمی شد . نفر اول زهره .... با 111 رای . اما مگه می شه اسم من که از تو شورا خط خورده بود . به پیش مدیر مدرسه رفتم و گفتم : خانم شما که اسم منو از تو شورا خط زده بودید . پس چرا الان اسمم رو تو اعضای شورا نوشتید . خانم مدیر گفت : آره خط زده بودیم ولی وقتی که دیدیم تو بیشترین رای رو آوردی گفتیم خوب بچه ها حتما دوست داشتن زهره تو شورا ی دانش آموزی باشه . پس ما حق نداریم این آرا رو ندیده بگیریم . خیلی خیلی خوش حال شدم چون به چیزی که می خواستم رسیدم . ( خواستن توانستن است . )

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
بسم الله الرحمن الرحیم من سيد خليل مرتضوي مترجم زبان انگليسي به مسايل ورزشي اجتماعي سولاكاني ايراني جهاني -عمومي علاقه مندم. "پێشه‏کی...!" سڵاوو رێزم هه‏یه بۆ هه‏مو لایه‏ك.له م وێبلاگه‏م سه‏باره‏ت به هه‏مو شتێک ئه‏نووسم.هیوادارم ببێته جێی شانازی بۆ هه مو مان!! I am khalil mortazavi,and interested in sport,social,soolakanian, iranian,and briefly all of the world.mobile
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • سولاکان

     

    سولاکان - منزل پدری 21/1/1394 -سیدخلیل مرتضوی

    KR8yk

    آمار سایت
  • کل مطالب : 2744
  • کل نظرات : 59
  • افراد آنلاین : 45
  • تعداد اعضا : 51
  • آی پی امروز : 377
  • آی پی دیروز : 101
  • بازدید امروز : 727
  • باردید دیروز : 335
  • گوگل امروز : 6
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 2,323
  • بازدید ماه : 2,323
  • بازدید سال : 91,712
  • بازدید کلی : 1,025,583
  • با یک کلیک بر روی لینک زیر 5 هزار تومان هدیه بگیرید!