loading...
سولاکان
سولاکان -ابوالمومن

YFBVo

سیدخلیل مرتضوی بازدید : 243 شنبه 13 خرداد 1391 نظرات (0)

عروس برون در  بختیاری

عروس برون در  بختیاری

 

 

نویسم از برای بختیاری                  نویسم تا همه خلقان بدانند

تمام ماجرای بختیاری                    ز لطف و بخشش و مهر و محبت

                                                                     ندارد کس عطای بختیاری

 

بطور کلی ازدواج در قوم غیور بختیاری به پنج صورت ختم به خیر میگردد .

1-     ازدواج ناف برون

2-     ازدواج خون بس

3-    ازدواج گا به گا

4-    ازدواج فامیلی

5-    ازدواج هم بهری

 

-         ازدواج ناف برون

 

در قوم بختیاری از قدیم رسم بر این بوده است که هر گاه دختری و پسری در زمانی نزدیک به هم متولد میشدند، اولیاء این اطفال از همان بدو تولد تصمیم می گرفتند، تا بند ناف نوزادان را به نام هم ببرند، به این نیت که به هنگام بلوغ این دو کودک با هم ازدواج نمایند، یعنی عملا سر نوشت آتی این دختر و پسر از همان ابتدا غافل از مسائل اخلاقی، موقعیت های اجتماعی، تفاهم و تغییرات زمانی به دست بزرگتر های آنها رقم        می خورد، زیرا این دو نوزاد در شرایطی نبودنند تا در سرنوشت خود بتوانند دخیل باشند. و برای خود تصمیم بگیرند. بنابر این باور در دوره کودکی ، تا نو جوانی و جوانی در آنان پدید می آمد که این دو به هم تعلق دارند و چنانچه خارج از این تفکر به شخص سومی برای ازدواج فکر میکردن در دید دیگران گناهی نابخشوده تلقی میشد و دیگر جرات ابراز وجود نداشته واظهار نظر عملا از آنان سلب می گردید زیرا پدر و مادر در این باره تصمیم نهایی را می گرفتند. بنابراین ناگزیر به تسلیم در برابر اقدامات انجام شده بوده وچیزی که بدان اهمیت داده نمی شد همانا نظرات دختر و پسر بود ، هر چندتجربه نشان داده که این گونه پیوندها کمتر موفق بوده است و بعضا به ازدواج دوم و یا حتی سوم(من خودم تا هفت ازدواج را سراغ دارم) برای مرد ختم میگردید اما گاها در طول دوران زناشوئی با توجه به عشق و علاقه زن بختیاری به ساختار زندگی از یک سو و غیرت و محبت مرد بختیاری به همسر و فرزندان از سوی دیگر چنان عشق و محبتی را در خانواده وجود می آورد که تا آخرین لحظات زندگی پایبند به هم می ماندند.

 

 

-         ازدواج خون بس

 

خلق و خوی بختیاری ها در غیرتمندی کمتر ظلم و فشار را تحمل می نماید، چنانچه اجحافی در حق آنان روا می گردید، سریع از خود واکنش نشان می دادندو با بروز هر گونه تنشی ممکن بود نزاعی میان دو طایفه یا دو خانواده بوجود آید که در نتیجه احتمال کشته شدن فرد یا افرادی در بین دو خانواده یا طایفه بسیار بودو اگر نبود میانجی گری اشخاص خیرخواه و بزرگان طوایف این کشت و کشتار شاید سالها تداوم می یافت، اما دخالت بزرگان طایفه های دیگر باعث می گزدید تا جلو هر گونه خون ریزی دیگری نیز گرفته شود و برای این که بتوانند ضمن پیشگیری از هر گونه اقدام انتقام جویانه، زمینه تفاهم نسبی را نیز فراهم آورند ، نخست با بزرگان دو طایفه وارد مذاکره شده و آنگاه با فروکش کردن موضوعات درگیری، برای این که بتوانند هر چه بیشتر دو طایفه یا دو خانواده را به هم نزدیک تر نمایند، پیوندی خونی بین آنان بر قرار میکردند. بدین طریق که با به عقد در آوردن دختر یکی از بستگان نزدیک قاتل به عقد پسر یا شخصی از خانواده مقتول این نزاع را به پایان میرساند، تا شاید بدان وسیله از هر گونه تنش و ستیز بعدی پیش گیری کرده باشند و جلو هر گونه خون ریزی مجدد را گرفته باشند که به آن ( خون بس ) نیز می گفتند . البته این گونه ازدواج ها همانگونه که از نفس آن بر می آید به دلیل این که از روی تمایل قلبی صورت نمی گرفت، هیچگاه موفق نبود و چنین دختر یا زنی که جای خون آمده بود ، همواره مورد نکوهش و آزار و اذیت خانواده شوهر خود واقع می گردید . این ازدواج ها در طول دوران زمان و تکرار این گونه پیوندها در میان بختیاری ها بصورت یک ضزب المثل در آمده است و هر از گاهی که نزاع و یا حتی بر خورد لفظی بین زن و شوهری بوجود می آید خانواده زن به طرف داری از دختر خود اینچنین میگویند( مگر دخترمان جای خون آمده است ، که این گونه با او رفتار می کنید ؟)

 

 

-         ازدواج گا به گا

 

ازدواج گا به گا بدین صورت است که یک دختر را به عقد یک پسر در می آورند و در ازای آن یک دختر از خانواده داماد را به عقد یک پسر در خانواده عروس در می آید، گاها در میان خانواده ها دختر و پسر مجرد به سن ازدواج رسیده  وجود داشته است که بنا به تمایل طرفین هر یک از برادر که از دو خانواده نیز بودند خواهر خود را به ازدواج طرف مقابل در می آوردند، چنین ازدواجی مشکلات کمتری را در پی دارد، زیرا ضمانت تامین سلامت هر یک در سلامت پیوند مقابل گره خورده است و کمتر اتفاق می افتد که بین چنین خانواده هایی بر خورد جدی روی دهد. زیرا خواهر شخص به وجود آورنده تنش که زن طرف مقابل است چنین برخوردی را ممکن است درپیش روی داشته باشد، بنابراین علاوه برعلاقه شخصی، انگیزه
یاد شده بالا تاثیر بسزایی در استحکام این ازدواج دارد، ازدواج گا به گا به مراتب از ازدواج های ناف برون و خون بس موفق تر بوده است زیرا هم تمایل هر دو طرف و هم ضمانت ازدواج متقابل، پشتوانه ی محکمی به شمار می رود.( گا به معنی گاو است.)

 

-         ازدواج فامیلی

 

ازدواج فامیلی یکی از ریشه دارترین و پر جمعیت ترین ازدواجها در طوایف بختیاری بشمار می رود، گستردگی این نوع ازدواج زبانزد خاص و عام است، شدت این ازدواج فامیلی به حدی بوده که هر گاه در خانواده ای پسر جوانی وقت ازدواجش فرا می رسید و یکی از دختران (عمو، عمه، خاله، دایی، و یا دیگر افراد فامیل)  مجرد بود حق نداشت به خواستگاری دختر بیگانه ای برود زیرا عمل او توهین به خانواده های دختر دار آن فامیل محسوب می گردید و چنین عملی را سنت شکنی می دانستند و آن را مورد نکوهش قرار می دادند، بنابراین هر گاه چنین جوانانی قصد پیوند زناشویی را می داشتند، نخست می باید به خواستگاری یکی از دختران فامیل نزدیک خود رفته و چنانچه در خواست آنان مورد موافقت قرار نمی گرفت آن گاه حق داشتند تا از میان دختران غیر فامیل، همسر آینده خویش را بر گزینند، زیرا معتقد بودند که با ازدواج های فامیلی، پیوند خانوادگی آنها پیوسته مستحکم واستوار باقی خواهد ماند و فاصله ای بین آنان ایجاد نمی گردد، آنان معتقدند که فرزندان این گونه پیوندها از لحاظ ژنتیکی، اجتماعی و فیزیکی از طبقه پایین تری نسبت به نژاد خود نخواهند بود، تا نسل های بعدی دچار تزلزل نگردند این شیوه ازدواج صرف نظر از پاره ایی تغییرات جزیی همچنان پا بر جا مانده است و هنوز هم در بسیاری از خانواده ها رعایت می گردد و اگر از لحاظ ژنتیکی مشکلی نداشته باشند قدر مسلم آن است که در پایداری اتحاد و همبستگی بین طایفه و فامیل موثر خواهد بود .

 

-         ازدواج هم بهری بودن

 

در ازدواج هم بهری، اگر شخصی از دوران کودکی و یا نو جوانی نزد خانواده ایی مشغول کار میشد، و شخص صاحبخانه این فرد را به عنوان شریک یا هم بهر قبول می کرد به گونه ای که او را در تمام اموال خود همانند فرزندانش شریک میدانست و چنانچه شخص مورد نظر از دختر صاحبخانه خواستگاری میکرد، صاحبخانه دختر خود را بدون اینکه از فرد مورد نظر (داماد) شیر بها و یامهریه بگیرددختر خود را به عقد او در می آورد.لازم به ذکر است که اینگونه ازدواجها پایدار بودند.

 

 

مراسم عروسی بختیاری از ابتدا تا انتها:

اول:زون گشون (بله گفتن )

زون گشون یا بله گفتن که با هدیه دادن به پدر و دختر توسط اقوام داماد همراه می باشد این هدیه به معنی آن است که قبول کرده تا پیرامون خواستگاری از دخترش صحبت نمایند ، چنین هدیه ای معمولا یک راس قاطر و یا تفنگ و یا چیزی مشابه می باشد که سر انجام پس از عروسی به عروس بخشیده می شود ، پس از بله گفتن ، پارچه لباس را به عنوان هدیه به دختر می دهند که به آن (بله بندون) می گویند .

دوم: دست بوسون (شیر نی خوردن)

دست بوسون و یا شیرنی خورون پس از آن که خانواده داماد اجازه صحبت کردن از سوی خانواده دختر را یافتند ، با هماهنگی قبلی روز وساعت نیکی را بر می گزینند تا با آمادگی کامل و به همراه افراد فامیل وطایفه و عده ایی از بزرگان سواره و پیاده با نواختن ساز ودهل وبه همراه داشتن چندین راس گوسفند کشتی و سایر وسایل پذیرایی که کلملا به عهده داماد می باشد به سوی خانه پدر عروس رهسپار می شوند ، و بیشتر اوقات گوسفندان پیشاپیش توسط یکی از جوانان فامیل داماد فرستاده می شوند در طول این راه خانواده ی داماد و همراهان به سوار بازی و شلیک تیرهای هوایی و شادی کنان و خواندن آوازی به نام ( دوالالی ) که نوعی سرود و آهنگ شادی است که در ادامه چندین بیت از آن را بر روی کاغذ می آورم توسط زنان و دختران ایل به هنگام برگزاری مراسم عروسی خوانده میشود و در پاره ای مواقع همراه با (کل و گاله) زنان و مردان جوان ایل که منظره بسیار بدیع وخاطره انگیزی را در ذهنها تجسم می نمود و به کل وگاله معروف است می پردازند، وپس از رسیدن به نزدیکی خانه پدر عروس از آنان استقبال به عمل می آورند ،سپس پدر داماد و عروس بعد از تعارفاتی چند وارد مذاکره شده و هر یک از نزدیکان خود به شور می نشینند ، وپس از تبادل نظر پیرامون مسائل مادی از قبیل حق شیر (شیربها) و پشت قباله (مهریه) مباحثی مطرح و سرانجام و با وساطت بزرگان و ریش سفیدان طایفه ، طبق سنت حسنه اسلام به توافق می رسیدند البته در مورد شیر بها (حق شیر) غالبا گوسفند واسب و قاطر و گار وغیره ........و بعضی مواقع علاوه بر وجه نقد ئ ملک و باغ نیز به عنوان پشت قباله (مهریه) مطرح می شده ، ولی مبلغ مورد توافق نهایتا با توجه و مقتضیات زمان بسیار ناچیز بود ،اما میزان حق شیر صرفا بستگی به چشم و هم چشمی و دور و نزدیکی فامیل داشت اگر طرفین از دو طایفه بودند ، بدیهی است که مبلغ مورد توافق و یا تعداد گوسفندان و حیواناتی که بابت (شیربها) در نظر گرفته می شد رقم قابل ملاحظه ای را تشکیل می داد ، وبعد از توافق نهایی ، حاضران دست پدر عروس را می بوسیدند و به همین منظور  این مرحله را (دست بوسون) نام گذاری کرده اند ، پس از نوشتن صورت مجلس و رد وبدل شدن وجوه مورد توافق صورت مجلس وشناسنامه دختر را پیش یک نفر که از سوی طرفین به عنوان معتمد انتخابمی شد می گذاشتند و تا هنگام عروسی ، سپس با حضور افراد ذینفع و در موعد مقرر تحویل داده می شدند ، در طول نامزدی هر گاه داماد جهت سرکشی و احوال پرسی به خانه نامزد (عروس) عزیمت می کرد هدایایی از قبیل سکه های نقره و گاهی طلا و پارچه و یا روسری به همراه می برد ، اگر پیش از عروسی مصادف با عید نو روز می شد مادر و خواهر داماد غذایی از برنج و گوشت و غیره تحت عنوان (آش عیدی ) به خانه عروس می بردند.

متاسفانه غالبا این سنت ها می روند تا در زیر غبار زمان پنهان گردند وبرخی نیز کما بیش رایج هستند ، اما به تدریج به کهنگی گراییده اند و این فرهنگ پر بار می رود تا با بی مهری و کم التفاتی از صفحه ذهنها محو گردد و غروب حیات خود را نیز به نظاره بنشینند .

پس از آمادگی داماد و تبادل نظر لازم و هماهنگی با خانواده عروس و تدارک نسبتا وسیع ، داماد و یا برادر او در بین ظایفه هایی که به نوعی با آنها وابستگی دارند می روند و به جمع آوری (اوزی) می پردازند ، مردم نیز گوسفند و بز وغیره را به او به عنوان هدیه می دهند ، از این رو گوسفندان کشتی عروسی و گاهی خیلی بیشتر از تعداد مورد نیاز فراهم می گردد ، این امر باعث می شد تا در آغاز زندگی مشترک با فشار بار مالی مواجه نگردند ، و این یکی از سنتهای حسنه و کم نظیری است که در این ایل پایدار مانده و جزیی از فعالیتهای فرهنگی واجتماعی آنان محسوب می گردد.

در این هنگام با جمع شدن افراد فامیل و طایفه های وابسته سوار و پیاده زن ومرد همراه با ساز ودهل ، در حالی که گوسفندان ( بار اوزی) و سایر بار وبنه ای که تهیه گردیدهتوسط چند نفر جوان پیشاپیش روانه خانه پدر عروس می کنند ، بعد از صرف غذا و سایر مراحل و در هنگام باز گشت یک تکه قند یا شاخه نباتی به رسم شیرنی زندگی توسط برادر عروس به کمر او بسته می شود ، آنگاه او را بر مادیانی اصیل سوار می کنند و در حالی که چادر سفیدی بر سر دارد و دستمالی ( روسری) که از جنس حریر یا ابریشم بر روی سرش می اندازند که به آن (سر انداز ) یا ( ری برقه) می گویند تا صورت او را هم بپوشانند آن گاه پسر بچه خرد سالی را بر ترک او سوار می کنند به نیت این که ثمره ازدواج و فرزند اولش پسر شود .

نقش پسر و عموما مرد در اقتصاد و فرهنگ پدر تباری جامعه ایلی ، تاثیر بسزایی دارد و در تمام سطوح مختلف محسوس می باشد ، در میان راه و به هنگام مراجعت به خانه داماد ، در حالی که با  تیر اندازی از سوی سواران فامیل بدرقه می شوند ، پس از طی مسافتی هم سو با نواختن سازودهل و خواندن آواز (دوالالی) توسط زنان و کل وگاله و شلیک تیر های هوایی ، سوارکاران به سوار بازی و هنر نمایی می پردازند و داماد در حالی که بر اسبی تیز رو و چابک سوار می باشد با یک حرکت چست وچالاک ری برقه ( سر انداز) عروس را ربوده و جست وخیز چشم گیری فرار نموده و بقیه سوار کاران همراه وی را تعقیب می نمایند تا شاید بتوانند سر اندار را از وی بگیرند و چنانچه فردی موفق شد که دستامل (سراندار) را از داماد بگیرد ، مجددا همگی فرد گیرنده را دنبال می کنند و همین وضع تا منزلگاه داماد ادامه دارد .

در بین راه چوپانانی که در مسیر حرکت عروس و همراهان قرار دارند با آوردن قوچ گله جلو عروس را می گیرند ، به این منظور که فرزند اول پسر شود و در این رهگذر داماد و یا یکی از بستگان او هدیه ای که غالبا وجه نقد می باشد به آورنده قوچ می دهند و اگر مسافت طولانی باشد ممکن است این عمل چندین بار تکرار گردد و هر بار آورنده قوچ گله و یا گاونر هدیه ایی از سوی داماد و یا همراهان نزدیک به او داده شود .

به هنگام رسیدن به خانه داماد عروس وارد خانه نمی شود ، زیرا مرحله (گرزنون) فرا رسیده و بذون دیافت هدیه از سوی داماد و یا پدر او وارد خانه وی می شود ، سپس مرحله قربانی کردن گوسفند فرا می رسد از این رو یک راس گوسفند را که قبلا به منظور قربانی کردن در پیش پای عروس آماده کرده اند سر می برند و کفش عروس را به خون آن آغشته می نمایند .

پس از صرف شام و یا ناهارو پذیرایی از مدعوین وقت (روگشون) فرا می رسد ، واکثریت دعوت شدگان بنا به سنت و توانایی خویش مبلغی را به عنوان هدیه به عروس می دهند ، در عوض اگر هدیه دهنده مرد باشد از سوی عروس یک جفت جوراب ویک عدد دستمال مردانه متقابلا به وی هدیه داده می شود و اما اگر هدیه دهنده زن باشد یا دختر باشد جوراب و روسری زنانه داده می شود .

پس از شب زفاف از سوی خانواده عروس غذایی تدارک دیده می شود تا به خانه داماد ببرند و در انجا صرف شود که به آن آش (دم بردگونی) گویند .

پاگشون:

چند روز پس از مراسم عروسی ، فامیل عروس و داماد آنها را به صرف نهار یا شام دعوت می کنند و هدیه ایی نیز به فراخور توانایی به آنان داده می شود .

جهیزیه:

علاوه بر مقدار وسایل زنانه و سایر لوازم ، از سوی پدر دختر که معمولاً یک راس قاطر ماده و یا مادیان اصیل جهت سواری دختر به وی داده می شود . هم چنین یک راس ماده گاو به منظور استفاده از شیر آن و یک عدد باده (بادیه) مسی جهت حمام کردن به عروس داده می شود . این رسم متاسفانه به کهنه گی گرائیده و میرود و میرود که برای همیشه از بایگانی ذهن ها محو گردد .


شرام


آرشيو نظرات

لينك ثابت نوشته شده در چهارشنبه 7 اردیبهشت1390ساعت 22:23 توسط :: داريوش::
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
بسم الله الرحمن الرحیم من سيد خليل مرتضوي مترجم زبان انگليسي به مسايل ورزشي اجتماعي سولاكاني ايراني جهاني -عمومي علاقه مندم. "پێشه‏کی...!" سڵاوو رێزم هه‏یه بۆ هه‏مو لایه‏ك.له م وێبلاگه‏م سه‏باره‏ت به هه‏مو شتێک ئه‏نووسم.هیوادارم ببێته جێی شانازی بۆ هه مو مان!! I am khalil mortazavi,and interested in sport,social,soolakanian, iranian,and briefly all of the world.mobile
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • سولاکان

     

    سولاکان - منزل پدری 21/1/1394 -سیدخلیل مرتضوی

    KR8yk

    آمار سایت
  • کل مطالب : 2744
  • کل نظرات : 59
  • افراد آنلاین : 19
  • تعداد اعضا : 51
  • آی پی امروز : 164
  • آی پی دیروز : 69
  • بازدید امروز : 217
  • باردید دیروز : 90
  • گوگل امروز : 1
  • گوگل دیروز : 5
  • بازدید هفته : 217
  • بازدید ماه : 3,141
  • بازدید سال : 92,530
  • بازدید کلی : 1,026,401
  • با یک کلیک بر روی لینک زیر 5 هزار تومان هدیه بگیرید!